بررسی نمود مفهوماصل مرکز و محور در معماری معاصر با تاکید بر آثار فرهاد احمدی و هادی میرمیران

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 699

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ACIAU01_039

تاریخ نمایه سازی: 1 دی 1397

چکیده مقاله:

معماری ایران از گذشته های دور همواره دارای روند مشخصی بوده است، اما تغییرات شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... در اواخر دوره ی قاجار این زنجیره را از هم گسست و موجب شد روند مستمر معماری ایران، به عنوان یکی از مظاهر تمدن مردمان این سرزمین تداوم نیابد. در جریان گسست، برخی از پیشگامان این عرصه، در صدد حل مشکل بحران برآمدند و تلاش داشتند با رجوع به معماری گذشته، مجددا این پیوند را برقرار سازند. معماری ایران زاده ی اصولی است که از شرایط محیطی، اقلیمی، اعتقادات، مذهب و... این مرز و بوم نشات گرفته اند. بنابراین بسیاری از معماران به دنبال این بوده اند تا با به کارگیری مجدد این اصول با گذشته ی معماری پیوند برقرار کنند. اصول مطرح شده توسط صاحب نظران به گونه ای منحصر به فرد از دیگری بیان شده است. با این وجود، اصل مرکز و محور در میان برخی از نظرات ارایه شده توسط معماران مشترک می باشد. لذا در این مقاله به شناخت این اصل و ویژگیهای آن پرداخته شده است. همچنین ابعاد و مولفه های اصل مرکز و محور در آثار سنتی و سپس در آثار دو معمار معاصر، هادی میرمیران و فرهاد احمدی مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت با قیاس آثار، به تشابهات و تفاوتهای رخ داده در نحوه ی به کارگیری و نمود این اصل نسبت به گذشته دست یافته ایم. این پژوهش، کاربردی توسعه ای و رویکرد آن تفسیر گرایی می باشد. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای کسب شده اند. همچنین از آنجا که در کسب نتایج نیازمند مقایسه ی نمونه های سنتی و معاصر میباشیم، روش تحلیل از نوع قیاسی است. مهمترین سوالی که در راستای پژوهش با آن مواجه شده ایم این است که معماران معاصر ایرانی چگونه از اصل مرکز و محور در جهت تداوم سنت معماری استفاده کرده اند.در نهایت این نتیجه کسب شد که از میان ابعاد مختلف اصل مرکز و محوربعد، کالبد، بیشتر از کارکرد و معنا مورد توجه بوده است و معماران در به کارگیری این اصل تمهیداتی مشابه با آن چه که در گذشته به کار گرفته شده را مورد استفاده قرار داده اند و به مولفه های بعد معنایی کمتر از سایر ابعاد توجه شده است.

نویسندگان

سیده مهنوش هاشمی نژاد

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری

مریم خزاعی

دکترای معماری، عضو هییت علمی موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری

الهه صدیقیان آستانه

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری

فرنگیس سالاری نسب

فارغ التحصیل کارشناسی ارشد، موسسه آموزش عالی اقبال لاهوری