حقوق شهروندی در چارچوب قواعد حقوق عمومی

برای تببن مفهوم واقعی حقوق شهروندی ناگزیر از باز شناسی مسیولیتهای متقابل در این زمینه هستیم . بنابراین برای اعمال حقوق شهروندی در جامعه راهکارهایی جهت آشنا سازی شهروندان نسبت به حقوق خود و متقابلا تکالیفشان باید اندیشیده شود . شهروند به عنوان یکی از مقوله های حقوق شهروندی عبارت است از فردی که تحت حمایت حکومت است و قوانین و مقررات آن را به رسمیت میشناسد . شهروندی همچنین موقعیتی اجتماعی و انسانی به شمار می آید که افراد جامعه با برخورداری از حقوق و پذیرش تکالیف در قبال حکومت ، انتظارات متقابلی را از دولت برای احقاق حقوق خود دارند و افراد به اعتبار این موقعیت است که موضوع حقوق شهروندی قرار میگیرند . اینجاست که نقطه ی اتصال حقوق شهروندی با حقوق عمومی نمایان میشود در بررسی قلمروی حقوق عمومی با مفاهیمی مانند قدرت عمومی و ملت و مردم مواجهیم که موضوع بحث این شاخه از حقوق روابط حکومت و فرمانبران و تنظیم روابط میان مردم و دولت می باشد . اما آنچه در این میان نکته ی برجسته ای به شمار می آید این است که حقوق شهروندی طیف وسیعی از حقوق و تکالیف را در بر میگیرد در نتیجه عامل دو سویگی در آن جریان دارد حال آنکه در تعاریف حقوق عمومی بیشتر شاهد یک سویگی و عامل اجبار از سوی قوای عمومی و آمرانه بودن قواعد آن هستیم لذا کانون توجه این نوشته ناظر بر روابط قوانین و مقررات حقوق عمومی و حقوق شهروندی ، جایگاه و رابطه ی حقوق شهروندی و نیز تبیین این موضوع است که آیا در قوانین آمره ی حقوق عمومی جایی برای حق شهروندی در برابر تکلیف شهروندی وجود دارد یا خیر.

کلیدواژه ها:

حقوق شهروندی ، حقوق عمومی ، حق وتکلیف