اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود خود-دلسوزی مادران کودکان ناتوان آموزش پذیر
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 623
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ECEH05_156
تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1397
چکیده مقاله:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود-دلسوزی مادران دارای کودکان ناتوان آموزش پذیر میباشد.روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت . جامعه آماری پژوهش مادران دارای کودکان ناتوان آموزش پذیر شهر اصفهان که در مراکز نگهداری این کودکان بودند را در برگرفت که جهت تعیین حجم نمونه پژوهش ابتدا از بین مراکز نگهداری از کودکان ناتوان آموزش پذیر 2 مرکز به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و از کلیه مادران این کودکان خواسته شد تا به پرسشنامه خود-دلسوزی پاسخ دهندو از بین کسانی که نمره بالاتری )طبق معیار نقطه برش( در این آزمون کسب کردند به عنوان نمونه پژوهشی به حجم 30 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل که تعداد هر گروه 15 نفر بود جایگزین شدند. پس از اجرای پرسشنامه خود-دلسوزی روی هر دو گروه کنترل و آزمایش، اعضای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه در جلسات آموزش درمان مبتنی بر شفقت شرکت کردند، هیچیک از اعضای گروه کنترل در جلسات آموزشی شرکت نداشتند. پس از اتمام دوره آموزش، پرسشنامه مجددا در مورد هر دو گروه اجرا شد و داده های حاصل از پیش آزمون – پس آزمون از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار Spss-23 تحلیل شد. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، خود دلسوزی را در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بنابر یافته های این مطالعه، روش درمان مبتنی بر شفقت، سبب افزایش خوددلسوزی مادران دارای کودکان ناتوان آموزش پذیر میشود و نمایانگر افق های تازه ای در مداخالت بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر در افزایش بهزیستی روانی سود جست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهدی رستمی
دانشجوی دکتری مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
نادره سعادتی
دانشجوی دکتری مشاوره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.