کارکرد معنایی واژگان مترادف فواد، قلب و صدر در قرآن کریم
محل انتشار: چهارمین کنگره بین المللی فرهنگ و اندیشه دینی
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,483
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICCRT04_101
تاریخ نمایه سازی: 30 شهریور 1397
چکیده مقاله:
ترادف به عنوان یکی از ویژگی های بارز نظریه ی حوزهی معنایی زبان عربی، بیانگر واژگانی است که به یک اعتبار بر یک چیز دلالتدارند. اهمیت این نظریه در کشف وجوه شباهت و اختلاف میان واژگانی است که تحت یک حوزه ی مشخص قرار می گیرند و همچنینبیان روابط بین آنها و اصطلاح عامی که مایه ی وحدت آنهاست. دیدگاه های مختلفی در مورد ترادف وجود دارد؛ به طوری که برخیآن را تایید و نشان از غنای زبان عربی دانسته و برخی آن را نفی نموده، وجود الفاظ مترادف را منکر شده اند. این پژوهش، به شیوه یتحلیلی – توصیفی، واژگان قواد، قلب و صدر را در قرآن، واکاوی نموده، معانی و موقعیت های کاربرد هرکدام از این الفاظ را بررسی می نماید. نتیجه ی حاصله بیانگر این واقعیت است که آیات شریفه ی الهی، هر کدام از این واژه ها را در جایگاهی به کار برده است که بکارگیری مرادف آن صحیح به نظر نمی رسد و هر واژه ای، دایره ی معنایی خاص خود را دارد؛ بدین سان که کارکرد واژه ی فواد در چارچوب احساسات ظریف درونی و مسیولیت پذیری قرار می گیرد، کلمه ی قلب در حوزهی معنایی احساسات قوی و فهم و تعقلکاربرد دارد و صدر در حوزه ی معنایی پذیرش اندیشه ها و روحیه ی شاد و افسرده به کار رفته است.
کلیدواژه ها: