سنجش رهبری دانشی و تاثیر آن بر پذیرش تغییر سازمانی

هدف کلی تحقیق حاضر سنجش رهبری دانشی و تاثیر آن بر پذیرش تغییر سازمانی از سوی کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی میباشد. برای این منظور مولفه های رهبری دانشی مدیران براساس نظریه ریتاویتالا در سه بعد؛ گرایش به یادگیری، جو حمایتی یادگیری و حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی و پذیرش تغییر سازمانی از سوی کارکنان براساس نظریه مل سیلبرمن تعریف و در این راستا دو فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی تنظیم گردیده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی میباشد که تعداد آنها 375 نفر است، حجم نمونه آماری با استفاده از رابطه کوکران 190 نفر برآورد و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسشنامه؛ پرسشنامه رهبری دانشی ریتاویتالا و پرسشنامه پذیرش تغییر سازمانی مل سیلبرمن میباشد که پس از سنجش روایی و پایایی و اطمینان از آن، در اختیار نمونه آماری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین ترتیب که برای طبقه بندی، تلخیص و توصیف داده های آماری از روش آمار توصیفی و در سطح استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمونهای کلموگروف-اسمیرنف، r پیرسون و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که میزان رهبری دانشی در سطح دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی بالاتر از حد متوسط (در حد مطلوب) ارزیابی میشود همچنین مولفه های رهبری دانشی مدیران (گرایش به یادگیری، جو حمایتی یادگیری و حمایت از فرایند یادگیری فردی و گروهی) بر پذیرش تغییر سازمانی از سوی کارکنان دانشگاه پیام نور استان آذربایجان شرقی موثر است.

کلیدواژه ها:

رهبری دانشی ، تغییر ، تغییر سازمانی ، پذیرش تغییرات سازمانی