نقش مدیریت دانشدر بهبود خلاقیت کارکنان شرکت اسنوا

عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فناوری هاست. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و نوآور به جای نیروی انسانی وظیفه ای است. ازاینرو، مدیریت هوشیار بر آن است تا هرچه بیشتر و بهتر در جهت استفاده از ابزاری به نام دانش برای رویارویی و مقابله با عوامل عدم اطمینان، حفظ موقعیت و ایجاد خلاقیت و نوآوری جهت گسترش توان رقابتی خود برآید. این پژوهش باهدف بررسی نقش مدیریت دانش بر ارتقاء خلاقیت کارکنان در شرکت اسنوا پرداختهشده است. تحقیق حاضر ازنظر هدف، از نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت و روش از نوع توصیفی – پیمایشی و همبستگی میباشد. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش فونگ و چوی( 2009 ) و پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس ( 1992 ) بود. روایی پرسشنامه ها با روش حداقل مربعات جزیی و پایایی آن به وسیله پایایی ترکیبی تایید شده است. اطلاعات با استفاده از نرم افزار Smart-PLS تجزیه و تحلیل گردیده اند. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت دانش بر هر چهار بعد خلاقیت یعنی سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری تاثیرگذار بوده است و بیشترین تاثیر را بر مولفه انعطاف پذیری با ضریب مسیر 0.54 داشته است و پس ازآن به ترتیب بسط دانش، ابتکار و سیالی قرار داشته اند؛ بنابراین با بهبود مدیریت دانش در این سازمان، انعطاف پذیری کارکنان این سازمان به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.

کلیدواژه ها:

مدیریت دانش ، تسهیم دانش ، خلاقیت کارکنان ، نوآوری ، شرکت اسنوا