ردپای معماری در چهارباغ ایرانی با نگاهی به اشعار حافظ شیرازی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 504

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CASGC02_017

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

شعر یکی از ذخایر غنی فرهنگ ایرانیان به شمار می آید و منشا هویت و بقای ملت است. توجه به هنرهای هفت گانه از جمله ادبیات در برآورده کردن نیازهای روحی انسان امری اجتناب ناپذیر است. یکی از عوامل مشترک میان شعر و معماری شفافیت است و معماری که شاعر فضای شایسته زندگی است با تلاش های خلاقانه، الهام بخشی از انگیزه بخشی را می جوید که با مواد و مصالح ساخت و تلفیق فضاها حس سیالیت و سبکی را به فضا ببخشد. زمانی که شلر به بالاترین درجه برتری می رسد و معماری به ساختمانی مبتنی بر اصول، ابزار چنین شعری بدل می شود آوای هر یک در باغ موزه پدیده ای نیست معاصر که با استفاده از ابزارهای منظر، مفهوم سنتی موزه را با گل زدن آن به فضای کمی با دستیاری مفهوم سنتی باغ موزه دگرگون می کند. تلفیق باغ ایرانی و موزه در باغ موزه مینیاتور تهران می تواند به من زنی آشنا را رقم زند که توسعه تعاملات اجتماعی، خاطر انگیزه و تقویت حس مکان از نتایج آن است. روند ناخودآگاه دریافت اطلاعات از میراث به نمایش درآمده در باغ موزه می تواند ادراک خاصی از فضا در اختیار مخاطب قرار دهد که مشوق او برای قرار گرفتن در فضای واقعی اثر باشد. منطقه نمایشگاهی و توجه مناسب الزامات منظر، نوع خاصی از فضا را ایجاد می کند که به رونق گردشگری می انجامد. در باغ موزه مینیاتور عدم وحدت کلیت طرح و جزء فضاها نوعی التقاط در استفاده از عناصر آشنا و ناآشنا در منظر سازی ایجاد کرده که روح ایرانی مجموعه را کم رنگ می کند. احداث باغ موزه می تواند در انتقال فرهنگ ایران اسلامی به دست های پر نقش بسیار ارزنده ای داشته باشد.

نویسندگان

بیتا رادمهر

گروه مهندسی معماری دانشگاه آزاد واحد بابل - دانشگاه آزاد اسلامی

بابک فضلی مالیدره

عضو هییت علمی دانشگاه آزاد واحد بابل