شادکامی ذهنی ، عوامل زیر ساختاری و موثر برآن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,019

فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CCSCO01_021

تاریخ نمایه سازی: 21 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

توجه به موضوع شادکامی ذهنی در تمامی رده ها و سطوح سنی و اجتماعی از اهمیت بالایی بر خوردار است چرا که تبعات این موضوع شامل رفتار ها، فرایند های تصمیم گیری، زندگی اجتماعی، خانوادگی و زناشویی آنها می شود(وار، 2005). افرادی که شادکامی ذهنی بالایی دارند تصمیم های برتر و بهتری اتخاذ نموده، رفتار های بین فردی بهتری را بروز می دهند و عملکرد سطح بالاتری را نشان می دهند(رایت و کروپانزانو، 2004). زیر بنا و ساختار اصلی شادکامی ذهنی ، شاد بودن فرد می باشد. شاد بودن آرزوی قلبی بسیاری از افراد بشر است یکی از موضوعاتی که به تازگی مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است دانش شاد بودن روان شناسان امروزه به سلامت روانی و شادمانی اهمیت فراوان می دهند(دینر و سلیگمن، 2002). شادی عامل بسیار مهمی در زندگی است که از آن طریق، فرد همیشه دارای یک حس خوی درباره ی زندگی خود و دیگران است و فرد احساس نومیدی را از خود دور می کند و ضعف های خود را می پذیرد(ارگلی، 1997). در مورد شادمانی که هدف مشترک افراد است و همه برای رسیدن به آن تلاش می کنند، عبارت است از ارزشیابی افراد از خود و زندگی شان(باس، 2000). بعضی افراد ایدیال خود را در داشتن تمکن مالی بالا، برخی در داشتن روابط پرمعنا و تعدادی در کمک به افراد نیازمند می بینند. همه این افراد از نظر شواهد ظاهری متفاوت اما از یک احساس تندرستی ذهنی مشترک برخوردارند. این تندرستی ذهنی به ارزیابی های افراد از زندگی شان اشاره دارد، که گاهی جنبه شناختی داشته مانند قضاوت هایی که در مورد خشنودی از زندگی صورت می گیرد و یا جنبه عاطفی که شامل خلق و هیجاناتی است که در واکنش به رویدادهای زندگی ظاهر می شود. درصورتی که افراد از شرایط زندگی خود راضی باشند، دایما عواطف مثبت را تجربه نمایند و عواطف منفی کمتری داشته باشند، گفته می شود که از تندرستی ذهنی بالایی برخوردار دارند. تندرستی ذهنی، اصطلاح روان شناختی معادل شادی است که به دلیل مفاهیم بسیاری که در خود نهفته دارد، به شادی ارجح است. ارزیابی شادی در هر جامعه ای به بررسی دقیق و همه جانبه ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن جامعه نیاز دارد. از آنجاکه سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دل این ساختارها جای دارند، بررسی و مطالعه تاثیر این سه نوع سرمایه بر شادی ضرورت می یابد. با توجه به این موضوع که شادی مفهومی ذهنی و فردی است، اما عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متعددی در تعیین میزان آن دخیل هستند، زیرا انسان موجودی اجتماعی است وزندگی اش در رابطه با دیگرانی معنا می یابد که در سطوح مختلف با او در ارتباط اند. به عبارتی دیگر شادکامی ذهنی یکی از معیارهای سلامت روانی انسان ها است ، به طوری که مک دوگال ( 1921) بر این اعتقاد بود که شادی از عمل هماهنگ همه عواطف یک شخصیت یکپارچه و کاملا منسجم ناشی می شود که در آن احساسات اصلی یکدیگر را در یک رشته اعمالی که همگی متوجه یک یا چند هدف تقریبا متحد و هماهنگ است ، تقویت می کنند(پییر و همکاران، 1986). شادی به عنوان یکی از احساسات مثبتی است که فصل مشترک تمامی انسان ها بوده و هست، در مقابل احساسات منفی از قبیل افسردگی، اندوه و یاس قرار دارد. همان طور که برخی نظریات روان شناختی اظهار کرده اند حداقلی از شادمانی برای ادامه زندگی لازم بوده و بدون آن امید به زندگی آینده وجود نخواهد داشت. از این منظر خودکشی را می توان به عنوان یک رفتار احساسی که در حد نهایی طیف احساسات منفی قرار دارد، در نقطه مقابل احساس شادی قلمداد کرد و نرخ خودکشی در یک جامعه را می توان به عنوان یکی از معرف های ناشادی آن جامعه بازشناخت. علاوه بر خودکشی، بسیاری از رفتارهای احساسی دیگر وجود دارند که درنتیجه فقدان ناشادی، شکل گرفته و گسترش می یابند. می توان گفت شادکامی ذهنی یکی از زیباترین احساسات و مهمترین نیاز روانی بشر است، که تاثیرات شگرفی در تعالی، رشد، پایگاه اجتماعی، معنوی و به طور کلی مجموعه زندگی انسان دارد و تمامی تلاش انسان متوجه به دست آوردن آن است، به صورتی که می تواند سلامتی جسمانی را بهبود بخشد. افرادی که شاد هستند ، احساس امنیت بیشتری می کنند، آسان تر تصمیم می گیرند، دارای روحیه مشارکتی بیشتری هستند و نسبت به کسانی که با آن ها زندگی می کنند بیشتر اظهار رضایت می کنند. از طرفی کمبود و فقدان شادی و نشاط در جامعه، افسردگی، بدبینی و ارزیابی منفی از رویدادها، بی علاقگی به اجتماع و کار، کمرنگ شدن وجدان کاری، اعتیاد به مواد مخدر، ناهنجاری های اجتماعی، رواج خشونت در روابط اجتماعی، طلاق ، گرایش به فرهنگ بیگانه و غیرخودی را به بار می آورد. بررسی تحلیل های ویلسون در سال 1967، شادی را دارای سه جزء اساسی می دانند که عبارت اند از : الف) بعد عاطفی ( هیجانی) که در حقیقت خلق وخوهای مثبت و خویشاوند در افراد را شامل می شود ؛ ب) بعد شناختی که نوعی تفکر و پردازش اطلاعات را دربرمی گیرد و به ارزیابی مثبت افراد از زندگی منجر می شود؛ ج) بعد اجتماعی که بیانگر گسترش روابط اجتماعی فرد با دیگران و به دنبال آن افزاش حمایت اجتماعی است به عبارت دیگر این جزء از شادی گرایش ها و تمایلات فرد نسبت به اجتماع، همانند علاقه به انسان های دیگر، تاثیرگذاری مثبت بر آنها را شامل می شود که یکی از مهم ترین اجزای آن را تشکیل می دهد( دینر و ساه، 1997). در مورد شادکامی ذهنی نظریه های نیز وجود دارد مانند نظریه شادی و خوشبختی در این نظریه سیلگمن سه منبع برای نشاط بیان می کند که 1- لذایذ زندگی 2- دلبستگی های زندگی 3- کارهای مفید و هدفمند، خوشبختی واقعی زمانی حاصل می شود که فرد به این سه منبع شادی دست یافته باشند(سلیگمن و دینر، 2000). نظریه دیگر نظریه امید است که توسط شو ارایه شده است یکی از زمینه های اصلی و مهم در بوجود آوردن شادی را، وجود امید نسبت به خود، زندگی و آینده می داند(کمپل، 1981). و نظریه خوش بینی که توسط پلی آنا معرفی شد افرادی که به جنبه مثبت قضایا نگاه می کنند، امور خوب را به یاد می آورند، شادی بیشتری را تجربه می کنند(متلین و گارو، 1979).اگر شاخصه شادکامی ذهنی از نظر تاثیر در امور صنعتی روزمره بررسی گردد تحقیقات گسترده ای در زمینه روانشناسی صنعتی، بویژه در زمینه ی عوامل موثر بر انگیزش و رضایت شغلی نظیر توجه به ساعات کار، غیبت، ترک شغل، شرایط جو سازمانی و بالاخره کیفیت زندگی کاری صورت گرفته که از جمله مهمترین فاکتور های کیفیت کاری، مقوله شادی و نشاط است. ضرورت پرداختن به مقوله نشاط و عوامل ایجاد کننده آن از آنجا ناشی می شود که هم برای جامعه و هم برای نهاد های آن بسیار مهم است. به اعتقاد کارشناسان هم اکنون نشانه های صریحی از افسردگیریا، عواطف منفی و روان رنجوری در برخی سازمانها به چشم می خورد که پیامد هایی نظیر پایین آمدن سن خودکشی، افزایش طلاق و بزهکاری، ترک کار و بسیاری از مشکلات روحی- اجتماعی در برداشته، بطوریکه گویا شادی از محیط کار و جوامع رخت بر بسته و فرسودگی جانشین آن شده است(آرگل، 2003). در تحقیقات بررسی تاثیرات شادکامی ذهنی و عوامل موثر بر آن عموما از روش پرسشنامه ای استفاده می گردد که معروف ترین این پرسشنامه ها، پرسشنامه شاد کامی ذهنی پاناس آ است که این پرسشنامه برای اولین بار توسط واتسون ، کلارک و تلگن با عنوان مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی ساخته شد که بعد ها با اضافه شدن مقیاس رضایت کلی از زندگی، به عنوان مقیاس شادکامی ذهنی شهرت یافت. نسخه اولیه پرسشنامه برای هر یک از ابعاد عاطفه مثبت و منفی دارای 10 آیتم بود که در ادامه 5 سوال نیز به عنوان شاخص های رضایت کلی از زندگی به آنها اضافه گردید. آلفای کرونباخ مقیاس در مطالعه اولیه 88/0 گزارش گردید(واتسون و همکاران، 1988). پرسشنامه آکسفورد، نیز برای ارزیابی میزان شادی مورد استقاده قرار می گردد که در آن شادی را به سه بعد احساسی ، شناختی و اجتماعی تقسیم بندی نموده است.

نویسندگان

سحر حقیقی فرد

دانشجوی دکتری روانشناسی، نایین، ایران ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نایین، دانشکده روانشناسی*

الهام فروزنده

دکتری تخصصی، دپارتمان روانشناسی، ایران، دانشگاه آزاد اسلامی نایین، دانشکده روانشناسی