تعلیم و تربیت از دیدگاه فمینیسم پسا مدرن و بررسی اهداف، اصول، روش های تربیتی و مسایل مربوط به برنامه ی درسی آن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 733

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NAHC01_226

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1397

چکیده مقاله:

ریشه ی ظهور فمینیسم را شاید بتوان به تحولاتی چون رنسانس و تحولات بعد از عصر روشنگری و سپس انقلاب فرانسه وانقلاب صنعتی نسبت داد که مناسبات زن و مرد را در بعضی یا تمامی جهات مورد سوال قرار داد. در نظریه تربیتیفمینیسم، ازدواج، مادری، همسری و غیره، ناشی از نظام مردسالارانه و در واقع ابزاری برای به بندکشیدن زنان قلمداد شده و برتغییر این وضعیت تاکید می شود فمینیسم مدرن هدف رهایی زنان رامطرح می کند، اما به علت نادیده گرفتن مقوله ی کلیتانسانی عملا قادر به وصول به آن نبوده است. بدنبال نظریه فمینیسم مدرن، نظریه ی پسامدرن بوجود آمد که شاید بتوان از آنبه عنوان نقطه ی مخالف نظریه فمینیسم مدرن یادکرد فمینیسم پسامدرن با نقد اصالت ذات وشکستن شالوده های معرفتی وتردید درساختارهای اجتماعی مستقر، پایگاه های متبلور جامعه مدرن غربی از جمله برتری جنس مذکر، نژاد سفید و روابطناهمجنس گرا را به چالش کشید. در عرصه ی تعلیم و تربیت، پست مدرنیسم بیشتر به بحران های آموزش و پرورش مدرن میپردازد و در واقع منتقد وضع کلی فرهیختگی موجود در آموزش پرورش مدرن است، اما با دفاع ازتکثرهستی شناختی نه تنهانمی تواند برمحدودیت های معرفت شناختی فمینیسم مدرن غلبه کند، بلکه کلیت انسانی را به گونه ای التیام ناپذیر، متکثرمی سازد فمینیسم پسامدرن با قرار دادن مطالعات مردان درکنار مطالعات زنان به جای تولید دانش تقابلی و تک گویانه، قادر بهدرک سوژه های متکثر انسانی و تولید دانش رهایی بخش بشری است که زمینه ی هم اندیشی و پیوستن به یک ایتلاف مشترکرافراهم می آورد که مبتنی بر عدالت اجتماعی در جامعه است شیوه مطالعه این پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی - می باشد درمقاله حاضر، تعلیم و تربیت از دیدگاه پسافمینیسم مورد بحث و اهداف، اصول، روش های تربیتی و مسایل مربوط به برنامهی درسی آن مورد بررسی قرار می گیرند.

نویسندگان

مریم سبکتکین ریزی

دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه کاشان