جریان روشن فکری دینی و پارادایم اصلاح (ایران بعد از انقلاب اسلامی)
محل انتشار: فصلنامه پژوهش حقوق عمومی، دوره: 4، شماره: 6
سال انتشار: 1381
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 282
فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_PLR-4-6_006
تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397
چکیده مقاله:
روشن فکری در ایران از ابتدا منسجم و یکدست متولد نشده بلکه در نحله ها و طیفهای مختلفی نمود داشت اما در هر دوره یک گفتمان از طنین بیشتری برخوردار بوده و گفتمان های دیگر را تحت الشعاع قرار داده است. با پیروزی خلا اسلامی جریانی از روشن فکری در ایران شکل گرفت و به تدریج به خود انسجام بخشید که به جریان روشن فکری دینی او فوت شده است، هرچند تیپ های مختلفی را در درونش جای داده بود. از چهره های شاخص این جریان که گفتمان آن ها از هیمنه خاصی برخوردار بود و به ویژه در دهه 70 شمسی کل این جریان را نمایندگی می کردند، می توان از عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری نام برده. از ویژگی های آشکار نظام سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، هستید و تداوم پارادایم انقلاب در بعد سیاسی بود که پاسخ آن در نزد روشن فکران صورت پارادایم اصلاح تجلی یافت. این پارادایم از ویژگی هایی برخوردار بود که آن را از پارادایم حاکم بر نظام سیاسی متمایز می ساخت. چنانچه در بین کل و مختصر خواسته باشیم توضیحی از این پارادایم در سه زمینه کلی سنت و تجدد، دین و دولت، مدینه و توسعه راه دهی می توانی بگویی: این پارادایم با پرهیز از پرخاشگری در صدد تلفیق سنت و مدرنیسم با رویکرد انتقادی نسبت به هر دو برآمد و در فاز دوم در پی حاکمیت دولت دینی بود، دولتی که نه تنها کارکرد عقلانی داشته بلکه در چارچوب کلی دین اسلام گام بردارد. در نهایت، پارادایم با تاکید بر محتوای پیام اسلام، مبنی بر محور قرار دادن کرامت انسانی، خواستار توسعه فرهنگی و سیاسی در کلیت آن بود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محمد طاهری
پژوهشگر و مسیول دفتر همایش های پژوهشکده مطالعات راهبردی