بررسی نمایشنامه مرگ فروشنده اثر آرتور میلر از دیدگاه روانکاوانه-اجتماعی اریک فروم

سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 15,219

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MANADARI01_006

تاریخ نمایه سازی: 25 بهمن 1387

چکیده مقاله:

می توان گفت درونمایه اصلی تراژدی مدرن، «بحران هویت در جامعه صنعتی» است. نویسنده مدرن با بهره گیری از نظریات روانکاوی-اجتماعی می کوشد تا تأثیرات مخرب جامعه صنعتی را بر روان آدمی به تصویر بکشد و با برداشتن حجاب توهمات و ایدئولوژی ها تصویر واقعی جامعه صنعتی را به انسان نشان دهد و او را با ارزش های راستین انسانی پیوند دهد. فروم عقیده دارد در جامعه سرمایه داری که مبنای «هویت» انسان بر «داشتن» است کسانی که فاقد دارایی به معنی حقیقی سرمایه اند از بحران هویت رنج می برند. از آنجا که انسان بدون داشتن هویت نمی تواند از سلامت روحی برخوردار باشد، خود را تسلیم قدرتی برتر می کند تا با پیوند به آن احساس هویت کند. احساس «ازخودبیگانگی»، بطور ناخودآگاه، به بیماری های روحی منجر می شود اما از آنجا که فرد، الگوهای جامعه اش را به عنوان حقیقت و اصل خدشه ناپذیر پذیرفته است هرگز به اعتبار آنها شک نمی کند. در این میان کسانی هستند که به ارزش های غلط جامعه آگاهند، اما آگاهی شان را سرکوب می کنند. فروم انگیزه سرکوب را «ترس از انزوا و طرد شدن» می داند. در میان آثار نمایشی بزرگ قرن بیستم، مرگ فروشنده اثر آرتور میلر را می توان نمونه برجسته اجتماعی-روانکاوی برشمرد. این مقاله با بهره گیری از نظریات روانکاوانه-اجتماعی فروم به بررسی نمایشنامه مذکور می پردازد.

نویسندگان

شهاب بهاروند

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد