موانع به کارگیری بازاریابی حسی در ورزش استان مازندران

هدف از انجام این پژوهش، تعیین فرصت های به کارگیری بازاریابی حسی در ورزش استان مازندران بود. روش تحقیق توصیفی پیمایشی است که از نظر هدف کاربردی و جمع آوری داده ها به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران استانی و روسای هییت استانی مازندران بوده اند (N=155) که مطابق با جدول مورگان 108 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در نهایت تعداد 86 نفر به صورت هدفمند و در دسترس پرسشنامه تحقیق را پرنمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 41 نقطه موانع استفاده گردید. روایی محتوی پرسشنامه توسط اساتید و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 0/83 گزارش شد. در راستای تحلیل داده های استنباطی و آزمون فرضیات تحقیق از مدل های آماری آزمون کولموگروف اسمیرنف، آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار SPSS22 و Lisrel نسخه 8/8 به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان داد که موانع فرهنگی، اقتصادی، فناوری، مدیریتی و حقوقی بر به کارگیری بازاریابی حسی در ورزش استان مازندران تاثیر دارد. همچنین در اولویت های موانع بازاریابی حسی، عوامل حقوقی با میانگین 3/42 در اولویت اول و عوامل اقتصادی با میانگین 2/58 در اولویت آخر فرصت ها قرار گرفت. در نتیجه با مدنظر قرار دادن موانع به دست آمده می توان در توسعه بازاریابی حسی و افزایش وفاداری و تمایل مشتریان گام مهمی برداشت.

کلیدواژه ها:

بازاریابی حسی ، عامل فرهنگی ، عامل اقتصادی ، عامل فناوری ، عامل مدیریتی ، عامل حقوقی