نگاهی نو به سنت و مدرنیته از دیدگاه فرهنگ و هنر شرق و غرب

این مقاله در پی آن است ،ابتدا با ارایه تعاریف و و برداشت هایی که از مفهوم سنت و مدرن می گردد، سعی در روشنکردن جایگاه هر یک از این تعاریف بنماید و در ادامه با جمع بندی این تعاریف از منظر و موضع یک پژوهشگر مسلمان وبرای مخاطب مسلمان به موضوع سنت و مدرن بپردازد تا از این رهگذر در نهایت به ارتباطات سنت شرق, مدرن غرب,سنت غرب , مدرن شرق پرداخته شود.روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش کتابخانه ای و میدانی بر اساس دریافت های پژوهشگر در مواجه مستقیم با جامعهخود بوده و روش تحقیقی که در بخش ارایه نتایج از ان بهره می برد توصیفی - تحلیلی می باشد.هدف این مقاله کنکاش دوباره و دقیقی است در مفاهیمی همچون سنت ،تجدد ،مدرن ،مدرنیته و مدرنیزم در حوزه تمدنیغرب و شرق و پرداختن به این مقوله است که به نظر میرسد در ذهن و زبان متفکرین ما مغفول مانده است. در موردارتباط مدرنیته در غرب با مدرنیزم در شرق سخن بسیار رفته است و در دنباله رو بودن ما وغربزدگی اما شاید راهکار حلاین معضل ها در نگاهی جامع به بخش های مغفول مانده این موضوع است که از این طریق بتوان ریشه مشکلات امروزجامعه خود را بهتر شناسایی کرد و در جهت رفع آنها گام برداشت. در جمع بندی می توان گفت که در جامعه امروز برایستگرا بودن می بایست تلاش کرد که سه حوزه علم و هنر و دین را به هم نزدیک نمود.

کلیدواژه ها:

سنت ، سنت غرب ، مدرن شرق ، مدرن غرب ، سنت شرق