نقش زنان در مدیریت خانواده وتأثیردرکاهش آسیبهای اجتماعی

اولین نهادی که فرد در آن قرار میگیرد و بالطبع از آن اثر میپذیرد، خانواده است که اثرات اساسی در فرهنگسازی و پیشگیری ازانحرافات فرزند دارد. ایجاد محیط و بستر مناسب و سازگار در خانواده، التزام و پایبند بودن عملی پدر و مادر و حتی دیگر منسوبین درجهیکفرد به آموزههای دینی با نگرش به ایجاد اعتقاد عمیق دینی فرزندان از کودکی، درک متقابل فرزندان و پدر و مادر از یکدیگر که موجبایجاد بستری مناسب برای احساس آرامش و امنیت روحی روانی فرد میشود . درگذشته مدیریت خانه با زن بودکه خود شامل تولید نسل تربیت فرزند وآماده نمودن او برای ورود به اجتماع بود،کودک دردمان پرمهر مادربزرگ میشد و طعم محبت را میچشید و با حقایق و سختیها آشنا میشد. متأسفانه به دلیل سرعت ناگهانی پیشرفت علم و تکنولوژی و عدم آمادگی جامعه ایرانی جهت تغییر و پیشرفت، کهارمغان آن ماهواره فساد، بدحجابی، اینترنت باشبکههای ضد هویت ایرانی بیکاری و معضل تلفن همراه بوده،کارکرد خانواده دچارتزلزل گشته وموجب بروزآسیبهای فراوانی از جمله ازهم گسیختگی خانواده، فقدان عواطف مادری در خانه بدلیل اشتغال در بیرون ازمنزل ورفتارهای ضد اجتماعی پدر شده است. بدلیل مشکل اقتصادی و فقر، زنان مجبور و راغب به اشتغال در جامعه شدندکه این زنگ خطری برایخانواده ها شامل دوری از فرزندان و نگاههای شهوت ران مردان و بدبینیهای همسر بود. با اشتغال زنان فرزندان به مهدکودکها و دایهها سپرده شدند که موجب کمبود محبت و زمینه آسیبهای اجتماعی بعدی ازجمله پرخاشگری، عقده حقارت، لجاجت حسادت و غیره را بدنبال داشت. آسیبهای اجتماعی حاصل تغییرات و دگرگرنیهای اجتماعی دوران گذار هستندکه بر اثرآنها نظم، هماهنگی وکارکردهای بهنجارزندگی اجتماعی مختل میشود. فقدان مادر درخانواده موجب روی آوردن کودک به ماهوارا، اینترنت، بازیهای کامپیوتری شده که موجب کمرویی ترسوبارآمدن و ناتوان در روابط و مهارتهای اجتماعی کودک میشود.

کلیدواژه ها:

مدیریت خانواده ، آسیبهای اجتماعی ، پیشرفت ، تغییر ، تکنولوژی