بررسی جامعه شناختی میزان طلاق عاطفی مطالعه موردی: شهر شهرضا

امروزه روابط زناشویی در بحران های بی شماری دست و پا زده و این مسئله ضایعات جبران ناپذیری را نه تنها به زن و شوهرها تحمیل می کند، بلکه گریبان جامعه را نیز گرفته است.هدف این مقاله بررسی میزان طلاق عاطفی در بینخانواده های شهر شهرضااست.چارچوب نظری تحقیق با کمک دیدگاه های کارکردگرایی،مبادله، انصاف،کالینز، میلر،دورکیم و مید تدوین شده است.روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی است، وابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه منطبق با طیف لیکرت که روایی آن صوری و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ0/95 محاسبه شدکه پایایی بالایی را می رساند، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است و حجم نمونه با توجه به بیشترین پراکندگی 383 نفر محاسبه شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و فرضیات از نرم افزارspss و ازمون t استفاده شده است 9 فرضیه در این پژوهش استفاده شده است، که از بین آنها 8 فرضیه تأیید شده است که نشان میدهد بین، فاصله سنی زوجین، سن ازدواج، نوع ازدواج، مدت زندگی مشترک، وضعیت اقتصادی، رضایت زوجین از روابط جنسی، تفاوت درباورها و اعتقادات زوجین و تفاوت در پایگاه اجتماعی زوجین با طلاق عاطفی رابطه معنا داری وجود دارد.ولی بین میزان استفاده از رسانه های نوین و طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود ندارد.بنابراین تنها فرضیه آخر)فرضیه 9( تأییدنشده است.و میزان طلاق عاطفی به طور کلی 39/9درصد درجامعه مورد مطالعه می باشد

کلیدواژه ها:

طلاق ، طلاق عاطفی ، رسانه ، نظام زوجیت ، رسانه های نوین ، روابط جنسی