تعیین رابطه اعتماد سازمانی با سرمایه فکری اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران

در محیط رقابتی امروز که مبتنی بر اقتصاد دانش بنیان است، دانش و سرمایه های فکری سازمان به عنوان مزیتی رقابتی برای سازمان ها شناختهمی شود. سرمایه فکری محرک کلیدی برای رقابت و بهبود عملکرد دانشگاهی است. سازمانی که قادر به توسعه سرمایه فکری خود نباشد قادربه بقا نخواهد بود و اعتماد سازمانی نقش بنیادی در توسعه ی سرمایه فکری سازمان دارا می باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین رابطه اعتمادسازمانی با سرمایه فکری در دانشگاه علوم پزشکی مازندران انجام پذیرفت. مطالعه حاضر توصیفی همبستگی بوده که در آن جامعه آماری کلیه -اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مازندران بوده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که بر این اساس 264 نفر در اینپژوهش مشارکت داشته اند. ابزار اندازه گیری این پژوهش دو پرسشنامه است که توسط پژوهشگر ساخته شد . برای تعیین روایی پرسشنامهاز روایی صوری و روایی محتوایی استفاده شد. به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ بهدست آمده برای پرسشنامه سرمایه فکری 0/87 و پرسشنامه اعتماد سازمانی 0/81 است که بیانگر پایایی لازم می باشد . برای تجزیه و تحلیلداده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آزمون استنباطی (ضریب همبستگی) که توسط نرم افزار SPSS مورد آزمون قرار گرفته اند یافته های تحقیق نشان می دهد که ضریب همبستگی بین اعتماد سازمانی و سرمایه فکری برابر با 0/811، اعتماد سازمانی و سرمایه نوآوری برابر با 0/774، اعتماد سازمانی و سرمایه رابطه ای برابر با 0/782، اعتماد سازمانی و سرمایه ساختاری برابر با 0/741، اعتماد سازمانی وسرمایه انسانی برابر با 0/697 است که همهی این ضرایب در سطح معنیداری 0/01 معنی دار می باشند. رؤسا و مدیران دانشگاه علوم پزشکی مازندران می بایست به تمامی ابعاد و مؤلفه های سرمایه فکری و همچنین افزایش اعتماد سازمانی به منظور توسعه سرمایه های فکریدر میان اعضای دانشگاه توجه نمایند.

کلیدواژه ها:

سرمایه فکری ، اعتماد سازمانی ، اعضای هیئت علمی ، دانشگاه علوم پزشکی مازندران