نقش تضاد طبقاتی اجتماعی بر گرایش تحصیلی دانش آ موزان

آموزش و پرورش پدیدهای عام و در عین حال منحصربهفرد است ؛ عام از آن روی که یکی از پایه های اساسی هر جامعه را تشکیل میدهد و جامعه بدون آن نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و منحصربهفرد از آن جهت که در رابطه با همه ابعادش، حاصل یک فرهنگ معین است. علاوه بر این اکثر محققان بر این نکته توافق دارند که اساس مؤفقیت در جامعه شایسته سالار نظام آموزشی است. ولی این نکته حائز اهمیت است که کیفیت آموزشی و عملکرد تحصیلی، طی یک فرایند زنجیرهای، از انواع نابرابریهای اجتماعی متأثر میشود و با توسل به تحرک اجتماعی، بر کاهش یا افزایش و یا بازتولید نابرابری مؤثر است. درو اقع مشکلات نظام آموزش و پرورش، به طورکلی از تضادهای اجتماعی برمیخیزد. آموزش و پرورش نیز بخشی از نظامی مبتنی بر اساس داشتنها و نداشتنها است. بنابراین نظام های آموزشی ساختارهای طبقاتی موجود را متأثر میسازند و با کنترل نوع آموزش و دانش، توانایی گروههای متفاوت مردم را برای رسیدن به موفقیتها در جامعه کنترل میکنند. بنابراین نظام آموزشی نقش ویژهای در بقای نظام طبقاتی موجود ایفاء میکند، تا بدین ترتیب، بچه ها را برای نقشهایشان در جامعه سرمایهداری و صنعتی آماده سازد. از اینروست که نظام آموزشی، توسط گروههای حاکم بر جامعه کنترل میشود.

کلیدواژه ها:

نابرابری طبقاتی ، سبک زندگی ، گرایش تحصیلی ، عدالت ، آموزش وپرورش