بررسی رابطه ساختار سازمانی (ابعاد محتوایی) با توانمندسازی کارکنان دانشگاه یاسوج

هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ابعاد محتوایی ساختار سازمانی بر توانمندسازی کارکنان در دانشگاه یاسوج میباشد. جامعه آماری این تحقیق 150 نفر بود که بااستفاده از جدول جرسی- مورگان نمونه آماری 108 نفر برآورد گردید. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده گردید. برای سنجش ساختار سازمانی و ابعاد آن از پرسشنامه ساختار سازمانی رابینز، جهت سنجش توانمندسازی کارکنان از پرسشنامه اسپریتزر استفاده شد داده های جمع آوری شده بوسیله آزمون همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت نتایج نشان داد عامل اندازه با توانمندسازی کارکنان رابطه معنی داری ندارد ( r=0/146 و p=0/137) همچنین یافته های این تحقیق نشان داد عامل تکنولوژی دارای رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 % معنی دار میباشد ( r=0/362 و p=0/000) عامل فرهنگ دارای رابطه مثبت و معنیداری در سطح 99 % میباشد ( r=0/491 و p=0/000). در نهایت اهداف و استراتژی نیز رابطه مثبت با توانمندسازی کارکنان دارد ( r=0/601 و p=0/000). بنابراین با توجه به اینکه سه فرضیه در این تحقیق مورد تآیید قرار گرفت میتوان گفت که ابعاد محتوایی ساختار سازمانی بر توانمندسازی کارکنان دانشگاه یاسوج اثرگذار است.

کلیدواژه ها:

استراتژی سازمانی ، تکنولوژی ، توانمندسازی ، ساختار سازمانی و فرهنگ سازمان