علل بازده توسعه اجتماعی در زنان ایران از منظر اموزش عالی و اشتغال

سال انتشار: 1382
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,156

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESHTEGHAL01_030

تاریخ نمایه سازی: 28 فروردین 1386

چکیده مقاله:

زنان به عنوان نیمی از افرا جامعه نه تنها موضوع توسعه بلکه اهرم موثری در پیشبرد اهداف آن به شمرا می آسیند. نقش فعال و مشارکت تعیین کننده زنان در بسیاری از پدیده های اجتماعی به ویژه روند توسعه قاصتادی ، اجتماعی و فرهنگی توجه اص به مسائل و موضوعات مربوط به زنان را در دهه های اخیر برانگیخته است. در بررسی های که راجع به وضعیت تحصیلات عالی و اشتغال زنان ایران انجام شده است به نظر می رسد فاصله بسیاری میان سطح تحصیلات زنان و مردان وجود دارد. چنانچه بر اساس نتایج سال 1380، از مجموعه جمعیت 25+ سال جامعه نمونه آماری کشور 10/65 درصد مردان و 5/77 درصد زنان دارای تحصیلات عالی هستند. از نظر وقعیت مشارکت اقتصادی – اجتماعی تفاوت زیادی میان زنان و مردان ایران در بخش اشتغال مشاهده می شود. زنان عل رغم داشتن مهارت مشابه با مردان شانس کمتری برای اشتغال دارند. چنانچه در سال 1375، 55/62 درصد مردان تنها 7/89 درصد زنان قعال کشور شاغل بودند. به عبارت دیگر مردان بیش از 7 برابر زنان اشتغال داشتند. علاوه بر این نگرش های سنتی فرهنگی راجع به حوزه های فعالیت زمان و تاکید بر نقش های جنسیتی (Gender Roles) موجب شده است که در سال 1376 بیش از 75 درصد زمان شاغل در بخش دولت – سه زن از هر چهار زن – صرفا دربخش اموزش و پرورش مشغول به فعالیت باشند. به عبارت دیگر علیرغم تخصص بسیاری ازدانش آموختگان در رشته های فنی در مراکز آموزش عالی، درصد قابل توجهی از آنان در مشاغلی خارج از گرایش های اصلی خود مشغول به فعالیت میشوند. محدویت های آموزشی و شغلی موجود علاوه بر اینکه موجب اتلاف سرمایه ها وبودجه های بخش آموزش عالی می گردد روند توسعه اجتماعی زمان را نیز با کندی روبر می سازد. مقاله حاضر در راستای محور تبیین ماموریت نظام آموزش عالی در ایجاد و بسترسازی اشتغال (بررسی روند جاری و آتی اشتغال فارغ التحصیلان نظام آموزش عالی) می باشند. در این تحقیق از روش اسنادی (Documentary Research) و روش مقایسه ایی (Comparative Method) استفاده می شود. به نظر می رسد افزایش آموزش عالی ، ارتقاء موقعیت شغلی زنان درحوزه های مدیریتی، تقویت فعالیت های درآمدزا و گسترش مراکز خود اشتغالی، بازنگری در سنت های فرهنگی و اجتماعی و اصلاح قوانین از راهکارهای مهم افزایش اشتغال زنان دانش آموخته هستند.

نویسندگان

معصومه نصیری

استادیار دانشگاه تربیت مدرس،مرکز مطالعات آفریقا