بررسی اصول و مبانی فرهنگی در نهج البلاغه

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,409

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RCCMQ01_003

تاریخ نمایه سازی: 14 شهریور 1393

چکیده مقاله:

یکی از مهمترین محورهای اداره جامعه نحوه مدیریت و رهبری آن است. همه جهان میخواهندبدانند حکومتی که استغنای از دیگر مکاتب فکری و فرهنگی از ارکان ایدئولو ی آن است ، چگونه سرزمین خود را اداره می کند و مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی بر اساس چه الگو و برنامه ایمدیریت ویژه و مستقل را اجرا می کنند.در این بحث مفهوم مدیریت اسلامی نقش محوری دارد . واقعیت اینکه منظور از مدیریت اسلامی ان نیست که همان مباحث کلاسیک و استاندارد غربی یا شرقی که در کتابها مطرح است با اضافات و تفسیر وتبدیلها ، با اضافه کردن حدیث یا آیه ای مطرح شود بلکهباید رازهای تازه ای با استفاده از منابع اسلامی گشوده شود و در این میان دریای نهج البلاغه و درهای ناسفته آن با توجه به حضور حضرت امیر علیه السلام در راس حکومت اسلامی و تصمیم گیریهای ایشاندر سطوح عالی اجرایی حکومت و جامعه ، نقش ویژه ای دارد.تکنیک های مدیریت ابزاری است که فلسفه خاص خودش را دارد و تا زمانی که یک نظام نتواند ابزار متناسب با فکر خودش را بسازد ، پیادهشدن اعتقاداتش در جامعه با مشکل روبرو می شود.نخستین گام ایجاد تشکیلات متناسب با رشد انسان بر مبنای فلسفه اسلامی است تا هر کسی در جای خود قرار گیرد و تکنیکها و ابزارها را ارائه کند . اما تازمانی که تشکیلات متناسب با رشد انسان و فلسفه اسلامی ایجاد نشود تغییرات نتیجه لازم را نخواهد داشت .در علم مدیریت دسته بندیها و اصول و تکنیک هایی وجود دارد که شاید نتوان از نهج البلاغه آنها را استخرا کرد و در نتیجه دو سوال ایجاد میشود: این مسائل در نهج البلاغه وجود دارد و ما متوجه نمی شویم ن و یا اینکه ان دسته بندی و اصول متناسب با مدیریت و رهبری انسانی در جامعه اسلامی نیست ن اگر مدیریت تنظیم روابط انسان با محیط اطراف خود برای وصول به هدف معینی است چنانچه این هدف از تولید بیشتر به تکامل انسان برای تقرب بیشتر به خدا تغییر هدف داد آیا باز هم همان روشها وتکنیکها مورد استفاده قرار میگیرد و یا اینکه به روشها و تکنیکهای دیگری نیاز پیدا می شود و مثلا تکنیکها و روشهایی اعم از علمی و غیر علمی ، سیستمهای برنامه ریزی ، سیستم تشکیلاتی و سازمانی ، سیستم کنترل و نظارت و تمام این مواردی که درجامعه ای که مبنای مدیریتش افزایش توان تولیدات با جامعه ای که هدفش تقرب به خداست می تواند یکی باشد . اساسا ان دسته بندی متناسب با این نیازو این هدف هست یا نیست ن که البته مسلم است که متناسب نیست . انها تکنیکهای مناسب خود را پیدا کرده اند اما روشهای ما کدام است ن دسته بندیهای ما کدام استن شکل تشکیلات ما چطور است ن اگر مابخواهیم نظام مدیریت داشته باشیم باید روابطی باشد و کیفیت تنظیمی باشد که یک انسان موحد تحویل دهید .نکته اساسی اینجاست که ابتدا ابتدا باید تفاوت مبنایی و فلسفی از هدف زیست انسان در مکاتبدیگر و در مکتب اسلام مشخص شود و بر اساسن ان روشها و تکنیکهای متناسب با هدف خودمان را جستجو کنیم و بیابیم. در این مقاله نویسنده به بررسی مدیریت فرهنگی از دیدگاه نهج البلاغه میپردازد. نویسنده ابتدابه تعریف فرهنگ میپردازد و سپس ان را در جامعه اسلامی و شرک بررسی میکند .در ادامه نویسنده به تعریف مدیران نمونه فرهنگی از دیدگاه امام علی )ع( میپردازد و در نهایت به این نتیجه میرسد که حضرت امیرالمومنین )علیه السلام( مصلحت اندیشی را تا جایی ادامه دادند که حقیقت روشن شود اماوقتی دیدند که مردم در فرهنگ غلط غرق شده اند ، با تمسک با حقیقت جویی تنها تلاش کردند مدلی از حکومت اسلامی ارائه کنند.کشورداری در سیره ایشان بر سه رکن امر به معروف و نهی از منکر ،اجرای حدود شرعی و اجرای عدالت استوار بود که هر سه مورد از امور فرهنگی هستند.ارتقای امور معنوی به معنای عام و دین به معنای خاص از عناصر مهم مدیریت فرهنگ متعالی حضرت علی )علیهالسلام( بوده است.ایشان در مقام بیان ، دین حداکثری را مطالبه می کردند اما در مقام برخورد با مردم شیوه متوسط را مدنظر قرار می دادند.فرهنگ همه ابعاد وجود انسان از جمله عقیده ، احساسات وعواطف را تحت تاثیر قرار می دهند و مدیر فرهنگی تنها یک مدیر نیست چرا که اعمال او به لحاظ اخلاقی و دینی مورد توجه قرار می گیرند

نویسندگان

فخری مصری

کانون قرآن وعترت دانشگاه آزاد اسلامی واحد سلماس