کارایی روش تدریس مبتنی بر طوفان فکری در افزایش مشارکت دانش آموزان

در نظامهای آموزشی نوین مشارکت فعال دانش آموزان به عنوان یکی از ارکان اصلی فرایند یاددهی-یادگیری شناخته میشود. مشارکت دانش آموزان در فعالیتهای کلاسی نه تنها به درک عمیقتر مطالب درسی کمک میکند بلکه مهارتهای تفکر انتقادی، خلاقیت و تعاملات اجتماعی آنها را نیز تقویت مینماید. از سوی دیگر عدم مشارکت دانش آموزان میتواند منجر به افت تحصیلی، کاهش انگیزه، یادگیری و ایجاد فضایی غیر فعال و یکنواخت در کلاس درس شود. یافتن و به کارگیری روشهای تدریس که بتوانند مشارکت دانش آموزان را افزایش دهند از دغدغه های اصلی معلمان و متخصصان آموزشی به شمار میرود. روش تدریس مبتنی بر طوفان فکری به عنوان یکی از رویکردهای فعال و دانش آموز محور در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از محققان و معلمان قرار گرفته است. با وجود پتانسیل بالای روش طوفان فکری در افزایش مشارکت دانش آموزان و توسعه مهارتهای مختلف آنان، هنوز هم نیاز به بررسی های جامع و نظام مند در خصوص کارایی این روش در محیطهای آموزشی احساس میشود. بسیاری از پژوهشهای انجام شده در این زمینه به بررسی تاثیر طوفان فکری بر متغیرهایی مانند تفکر خلاق، حل مسئله و پیشرفت تحصیلی پرداخته اند در حالی که نقش این روش در افزایش مشارکت دانش آموزان به عنوان یکی از مهمترین پیامدهای مثبت آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

روش تدریس طوفان فکری ، مشارکت دانش آموزان ، یادگیری فعال ، تدریس دانش آموز محور ، اثربخشی تدریس