بررسی تاثیر تدریس معکوس بر کاهش خطای درک و فهم دانش آموزان در حل مسائل فیثاغورس با استفاده از الگوی تحلیلی خطای نیومن در پایه هشتم

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس معکوس بر کاهش خطای خواندن و درک دانش آموزان در حل مسائل رابطه فیثاغورس در فصل ششم ریاضی پایه هشتم براساس الگوی تحلیلی خطای نیومن انجام شد. این پژوهش از نوع شبه تجربی با در نظر گرفتن گروه آزمایش و گروه گواه (کنترل) و استفاده از پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه بود. حجم نمونه دو کلاس ۳۰ نفره از دبیرستان های متوسطه اول شهید مهشاد شیرازی یک و دو می باشد. ابزار گردآوری داده ها آزمون های استاندارد و محقق ساخته به همراه مصاحبه کیفی نیومن بود. روایی محتوایی سوالات به روش (CVR) بدست آمد و برای بررسی پایایی، از فرمول کودر ریچاردسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از دو بخش آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه در پیش آزمون و پس آزمون، در میزان خطای خواندن دانش آموزان در حل مسائل رابطه فیثاغورس فصل ششم ریاضی پایه هشتم بر اساس الگوی تحلیلی خطای نیومن تفاوت وجود دارد. به عبارتی دانش آموزانی که با استفاده از تدریس معکوس آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که به روش معمول آموزش دیده بودند از نظر خواندن با خطای کمتری مواجه شدند. همچنین دانش آموزانی که با استفاده از تدریس معکوس آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که به روش معمول آموزش دیده بودند، از نظر درک با خطای کمتری مواجه شدند.

کلیدواژه ها:

تدریس معکوس ، خطای خواندن ، درک دانش آموزان ، رابطه فیثاغورس ، الگوی تحلیلی خطای نیومن