آینده پژوهی در اقتصاد بین الملل

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 8

فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESCSSCONG05_012

تاریخ نمایه سازی: 14 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

هدف این مقاله بررسی چشم انداز تغییر و تحولات احتمالی در عرصه اقتصاد بین الملل با رویکردی بین رشته ای و آینده نگر است. فرضیه مقاله این است که مطابق تجربه قرون گذشته، با ورود بازیگران جدید به عرصه اقتصاد جهانی، تضعیف موقعیت اقتصاد رهبری کننده و جابجایی در قدرت سیاسی - امنیتی و وقوع بحرانی مالی اقتصادی بزرگ تغییراتی اساسی در نظام حکمرانی اقتصادی جهانی (نوع نظام تسویه حساب های بین المللی و ذخیره جهانی و نوع مدیریت بازارهای مالی جهانی و نهادهای جهانی مانند صندوق بین المللی پول) پیش می آید. این فرضیه با استناد به داده های برآورد شده معتبر درباره موقعیت اقتصادی قدرت های بزرگ و جابجایی در نظم امنیتی – سیاسی جهان در دهه های آینده به آزمون گذاشته شده است. نتایج این مقاله حاکی از آن است که آمریکا قدرت هژمونیک خود را طی سال های آینده از دست خواهد داد و چین جای آن را خواهد گرفت. این جابجایی در قدرت به علاوه بحران بزرگ مالی سال ۲۰۰۸ موجب تحولاتی مهم در اقتصاد بین الملل از جمله تغییر نظام تسویه حساب های ببن المللی و جایگزینی ذخیره جهانی جدیدی به جای دلار وهمینطور تغییرنظام حکمرانی جهانی خواهد شد. تجربه تاریخ بلند مدت گذشته همان طور که نشان دهنده چرخه های تجاری و نوسان های ادواری رخ داده در نشان دهنده چرخه های جابجایی در قدرت هژمونیک نیز ۱ فواصل زمانی ۵۰ تا ۶۰ ساله است (آیرس، ۱۹۸۹) می باشد (سیلور و آریگی، ۱۳۹۰). آخرین مورد از این جابجایی به اوایل قرن ۲۰ بازمی گردد که طی آن قدرت نوظهور آمریکا جای بریتانیای کبیر، قدرت هژمونیک قرون ۱۸ و ۱۹ را گرفت. این جابجایی همراه با تغییر نظم اقتصاد جهانی است که در شکل گیری نظام ذخیره جهانی یا تسویه حساب های بین المللی جدید و همینطور نظام حکمرانی نوین بازتاب می یابد. درآخرین مورد ذکر شده دلار جای پوند را به عنوان ذخیره جهانی گرفت، نظام اقتصاد بین الملل بر مبنای موافقات برتون وودز تنظیم در سال ۱۹۴۴ شد و در این چارچوب نهادهای جدید بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و گات برای ساماندهی اقتصاد جهانی پا به عرصه حیات نهادند. آیا جهان با ورود به قرن ۲۱ در آستانه چرخش دیگری از جابجایی در قدرت هژمونیک و به دنبال آن وقوع تغییراتی در نظام اقتصاد بین الملل قرار گرفته است؟ پاسخ به این پرسش هدف این مقاله است. در این راستا، حدس اولیه مقاله این

نویسندگان