نگاهی مجدد به سازمان و تحول سازمانی: معرفی نظریه چهار بعدی بولمن و دیل

پیچیدگی در سازمان ها همچون پیچیدگی در هر موضوع دیگری لزوم داشتن یک دیدگاه و نظریه خوب را یادآور می شود. مقاله حاضر براساس یافته های بولمن و دیل (۲۰۰۳)، چهار چارچوب مختلف نسبت به سازمان را معرفی می کند که هرکدام از آن ها نشات گرفته از زمینه های علمی خاص می باشند و نگاهی متفاوت به سازمان و مسائل آن دارند. چارچوب ساختاری، سازمان را به عنوان یک ماشین در نظر می گیرد و نگاهی منطقی به مسائل دارد. چارچوب منابع انسانی سازمان را مانند یک خانواده در نظر گرفته و بر جنبه های انسانی مسائل تاکید دارد. چارچوب سیاسی سازمان را همچون یک جنگل در نظر گرفته و قدرت و منابع موجود را پراهمیت تر می داند. در نهایت چارچوب نمادین با تاکید بر معنای وقایع و اتفاقات، جنبه های نمادین و ذهنیت افراد را پراهمیت می داند. با مرور این چارچوب ها، و همچنین از نظر گذراندن مسائل و زمینه های مربوط به آن، اهمیت این نکته یادآور می شود که تحول سازمانی به عنوان زمینه ای گسترده برای تغییرات برنامه ریزی شده در سازمان بهتر است به جای استفاده از یک چارچوب، هر چارچوب را در نظر بگیرد. مدیران سازمان ها با بهره مندی از دیدگاه های مختلف می توانند نگاه دقیق تری به مسائل و مشکلات داشته باشند.

کلیدواژه ها:

دیدگاه ساختاری ، دیدگاه منابع انسانی ، دیدگاه سیاسی ، دیدگاه نمادین ، تحول سازمانی