بررسی تاثیر انتظارات بر قصد کارکنان در پذیرش و حمایت از تحول دیجیتال محیط کار در صنعت بانکداری

این پژوهش به بررسی تاثیر انتظارات بر قصد کارکنان در پذیرش و حمایت از تحول دیجیتال در محیط کار در صنعت بانکداری (بانک پارسیان) پرداخته است. برای بررسی فرضیه های این پژوهش، ۲۸۸ نفر از مدیران و کارکنان بانک پارسیان در شعب مختلف استان تهران به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند و برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی صحت فرضیات از روش های آمار توصیفی و استنباطی و برای تعیین رابطه بین متغیرها از تکنیک معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار PLS بهره گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد سواد دیجیتال، شایستگی، ارتباط، عملکرد و رفاه مورد انتظار در محیط کار دیجیتال در کنار نگرش نسبت به حرکت به سمت تحول دیجیتال بر قصد کارکنان به منظور حمایت از تغییر محیط کار دیجیتال موثر است. از طرفی یافته ها در مولفه های نگرش و رفتار کارکنان نسبت به تحول دیجیتال به این صورت است که برخی مولفه های نگرش و رفتار کارکنان نسبت به تحول دیجیتال در محیط کار ارتباط موثر و معناداری دارند و برخی دیگر همچون سواد دیجیتال، ارتباط و خودمختاری مورد انتظار، نسبت به این تحول در محیط کار بی تاثیر هستند. نتایج حاصل از آن است که سواد دیجیتال مورد انتظار بر عملکرد مورد انتظار در محیط کار دیجیتال باید تقویت شود. همچنین خودمختاری مورد انتظار بر عملکرد و رفاه مورد انتظار نیز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. می توان در جهت تقویت آن، دوره های آموزشی توانمندسازی برای کارکنان برگزار نمود. همچنین ارتباط مورد انتظار بر رفاه مورد انتظار بی تاثیر است؛ در واقع باید در جهت تقویت ارتباطات کارکنان، بسیار تلاش نمود تا هرچه بیشتر با قوی شدن ارتباطات، رفاه مورد انتظار نیز در محیط کار فراهم گردد.

کلیدواژه ها:

تحول دیجیتال ، صنعت بانکداری ، خودمختاری ، سواد دیجیتال ، نگرش