تاثیر ابعاد شخصیتی برند و ارزشهای فرهنگی بر عملکرد برند

تمام تلاش برند سازی در ایجاد ارتباط عمیق و اثربخش انسانی با مخاطب است . این ارتباط عمیق نیازمند شخصیت است .این شخصیت ، ویژگی هایی دارد که برند را به انسان نزدیک می کند. در این مطالعه با تکیه بر نظریه تطابق خود تصویری برند و تطابق کارکردی برند به تجزیه و تحلیل هشت برند بیمارستانهای خصوصی در سطح استانهای آذربایجان شرقی و نقش های متفاوتی را که شخصیت برند در انتخاب برند توسط مصرفکننده ایفا می کند مورد بررسی قرار گرفت . این مقاله با اقتباس از مقاله سو و رینولد۱، ( ۲۰۱۷) و با الهام از مدل آکر، ۱۹۹۷ برخی از عوامل تاثیرگذار در حوزه برندسازی را شناسایی می کند و آنچه را که از دیدگاه آکادمیک در مورد موضوعات مهمی مانند تطابق کاردی برند و تطابق خود تصوریری برند و ارزشهای فرهنگی آموخته شده است ، برجسته می کند.نتایج پژوهش نشان داد مراجعه کنندگان بخش درمانی بیشتر از مراجعه کنندگان بخش زیبایی برای تطابق کارکردی ۲ ارزش قائل هستند، در حالی که تطابق خود تصوبری ۳ برند برای مراجعه کنندگان بخش زیبایی مهمتر از بیماران بخش درمانی است . این مطالعه به صاحبان بخش های درمانی و بیمارستانها درک بهتری از ابعاد شخصیت برند ارائه می دهد که باید. برندهای بیمارستان خود را بر اساس کاربرد هر بعد تقویت کنند. این مطالعه همچنین به تشریح برخی از شکافهایی که در تحقیقات برندسازی ، عملکرد و شخصیت برند وجود دارد با استفاده از سوالات تحقیقاتی مرتبط ، فرموله می کند. همچنین در این مطالعه مقیاس شخصیت برند برای مقاصد مختلف شامل خلوص و صمیمیت ۴ برند، مهیج بودن۵ برند، صلاحیت و شایستگی ۶ برند، خبرگی و دلفریبی ۷ برند، استحکام و قدرتمندی ۸ برند، می باشد که همراه باارزشهای فرهنگی جامعه به عملکرد برند تاثیر می گذارد و درنهایت منجر به تطابق خود تصویری و تطابق کارکردی برند می شود.