درک اهمیت تفکر سیستمی در تحلیل و گونه شناسی ذی نفعان در آموزش عالی(مورد مطالعه: دانشگاه فردوسی مشهد)

در دنیای پیچیده و به هم پیوسته امروز، مدیریت اثربخش ذی نفعان برای سازمان ها از اهمیت بالاییبرخوردار است. تفکر سیستمی، با تاکید بر درک روابط میان عناصر مختلف یک سیستم و تاثیرات متقابلآن ها، فرصتی برای بهبود این مدیریت فراهم می آورد. تفکر سیستمی به مدیران کمک می کند تاچشم انداز وسیع تری نسبت به روابط پیچیده حاکم بر ارتباطات با ذی نفعان داشته باشند. مطالعه حاضردر پی آن است که با بررسی اهمیت تفکر سیستمی در تحلیل و گونه شناسی ذی نفعان در یک محیطآموزشی، دیدگاه های جدیدی را در این زمینه ارائه دهد. از طریق این مطالعه، به دنبال شناساییچالش ها، فرصت ها و راهکارهایی هستیم که تفکر سیستمی می تواند در افزایش کارآمدی گونه شناسیذی نفعان دانشگاه ایفا کند. روش این پژوهش از رویکرد کیفی بهره می برد که شامل مطالعه موردیدانشگاه فردوسی مشهد است. اطلاعات از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران، خبرگان حوزه یتفکر سیستمی و نمایندگان ذی نفعان دانشگاه فردوسی جمع آوری شده و با استفاده از تحلیل محتوا موردبررسی قرار گرفته اند. یافته های اولیه نشان می دهند که استفاده از تفکر سیستمی می تواند به شناساییبهتر نیازها و انتظارات ذی نفعان کمک کند و منجر به تصمیم گیری های مدیریتی موثرتری از سویمدیریت دانشگاه برای ارتباط با ذی نفعان شود. درنهایت تاکید می شود که تفکر سیستمی می تواندبه عنوان یک ابزار کلیدی برای ارتقای مدیریت ارتباط با ذی نفعان در دانشگاه ها و سایر سازمان ها عملکند.

کلیدواژه ها:

تفکر سیستمی ، ذی نفعان ، دانشگاه ، آموزش عالی