مطالعه نقش میانجی ظرفیت جذب دانش در تاثیر بین استراتژی کسب وکار بر عملکرد شرکت

در دنیای کسب و کار امروز که به سرعت در حال تغییر است ، تنها تمرکز بر تاثیر مستقیم توانایی مدیریتی بر عملکرد شرکت ممکن است به طور کامل توانایی مدیر برای حفظ مزیت رقابتی را نشان ندهد. ظرفیت جذب، به عنوان توانمندی کلانی ر زمینه کسب و کار، اراده جذب و سپس بهرهبرداری از اطلاعات خارجی برای اهداف تجاری را نشان می دهد. هدف اصلی این تحقیق تعیین تاثیر استراتژی کسب وکار بر عملکرد شرکت با تاکید بر نقش میانجی ظرفیت جذب دانش در شرکت های تولیدی شهر قم است . جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مدیران شرکت های تولیدی در شهر قم بود که تعداد کل آنها ۳۴۸ نفر است و از این تعداد، ۱۸۳ نفر به عنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این تحقیق ، از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد و دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و SMART PLS تحلیل گردید. ابتدا، از تحقیقات کتابخانه ای استفاده شد و سپس از روش میدانی با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد استفاده گردید. روایی محتوا، واگرا و همگرا، و پایایی پرسشنامه تایید شد. نتایج نشان دادند که استراتژی کسب وکار بر عملکرد شرکت تاثیرگذار است . همچنین ، استراتژی کسب وکار بر ظرفیت جذب دانش تاثیر دارد و ظرفیت جذب دانش نیز بر عملکرد شرکت تاثیرگذار است . در نهایت ، استراتژی کسب وکار از طریق ظرفیت جذب دانش تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد و این تاثیر با میزان ۲۴/۰ تایید می شود.

کلیدواژه ها:

استراتژی کسب وکار ، عملکرد شرکت ، ظرفیت جذب دانش ، شرکت های تولیدی .