بکارگیری رویکرد ساختاری تفسیری به منظور دستیابی به زنجیره تامین چابک

زنجیره تامین چابک که هدف اصلی خود را بر پاسخ فوری به مشتری و بازار می گذارد، ادغامی است از شرکای کسب و کار برای توانا کردن شرکتهای جدید. به این منظور که به سرعت و بطور موثر به تغییرات بازار، که حاصل رقابت رقبا و همچنین محصولات و خدمات سفارشی است ، واکنش نشان می دهد. لذا مهمترین مشخصه چابکی که در اکثر تعاریف آن دیده می شود،عبارت است از توانایی پاسخگوئی سریع به تغییرات بازار، به عنوان عامل اصلی موفقیت و بقای بنگاهها در بازار. زنجیرههای تامین چابک طرحهای رقابتی بارزی بوده و به دنبال ارزش گذاری مشتریان و کارکنان هستند.بنابراین زنجیره تاکین چابک ، قادر است تا به طرز شایسته ای به تغییراتی که در محیط کاری روی می دهند، پاسخ دهد. هدف این پژوهش مطالعه نحوه تعامل معیارهای موثر بر چابکی زنجیره تامین با رویکرد ساختاری تفسیری در صنعت نفت می باشد که بر این اساس با بررسی ادبیات پژوهش ، عوامل مختلف موثر تعیین شدند. در گام بعدی با استفاده از پرسشنامه روش ساختاری تفسیری و با استفاده از فرایند مدل سازی ساختاری تفسیری مساله ساختاردهی شده و تعاملات میان متغیرهای مدل مشخص شد. جامعه آماری پژوهش تعدادی از خبرگان یکی از سازمان های فعال در حوزه نفت و گاز بوده است .

کلیدواژه ها:

زنجیره تامین چابک ، مدل سازی ساختاری تفسیری ، صنعت نفت