بررسی ارتباط صنعت و دانشگاه براساس فاکتورحیاتی" هوشمندی کسب و کار"

در این مطالعه به بررسی هوش تجاری به عنوان حلقه واسط برای تتبع در رابطه دانشگاه و صنعت پرداخته میشود ؛ با معرفیویژگی های خاص همکاری با دانشگاه ها، ممکن است بسته به اینکه شریک صنعتی در فعالیتهای بالغ یا نوظهور فعالیت کند؛ اینتعامل بسیار خاص باشد. برای شفافیت موضوع، فاکتورهایی همانند قابلیت هوش تجاری،عوامل موفقیت هوش تجاری ، سیستم هایاصلی و ابعاد آن، فرآیندهای درگیر، مزایا و معایب و همچنین اهداف هوش تجاری بررسی می شود؛ چراکه سازمانها به منظور ادامهحیات در محیط های به شدت پویا و در حال تغییر کسب وکار نیازمند استفاده از ابزارها و فناوری های نوین هستند تا بتواننداطلاعات مورد نیاز مدیران خود را خلاصه شده و در حداقل زمان ممکن فراهم آورند. حجم داده های ناهمگونی که امروزه سازمانها با آن مواجه اند، مدیریت اطلاعات را به یک کار بسیار پیچیده تبدیل کرده است؛ این داده ها می توانند دارایی های ارزشمندی برایهوش تجاری باشند سیستم های هوش تجاری توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات کسب و کار را به منظور پشتیبانی و بهبود تصمیم گیریمدیریت در طیف گسترده ای از فعالیت های تجاری فراهم می نماید . در حال حاضر از سیستم های BI به طور گسترده ای در بسیاریاز زمینه های کسب و کارهمانند تصمیم گیری برای خلق ثروت استفاده میشود؛ با این حال برای اینکه بتوان به پتانسیل کامل BIدست یافت ، متخصصان و محققان باید فرآیندهایی را که از طریق آن سازمان می تواند BI خلق ارزش کند را به طور کامل درکنمایند؛ هوش کسب و کار از نوآوری ها حمایت می کند و منجر به بهینه سازی و حداکثرسازی بهره وری حاصل از فناوری ها میشود.محیط های تصمیم گیری نقش زیادی در چگونگی استفاده از BI برای موفقیت دارد ؛ چرا که محیط های تصمیم گیری از نظر انواعتصمیمات اتخاذ شده و نیازهای پردازش اطلاعات سازمانی متفاوت هستند. با این حال، یافته ها نشان میدهد که موفقیت BI وبهره گیری از قابلیت های فناورانه آن تا حدود بسیار زیادی به محیط تصمیم گیری وابسته است ؛که این موضوع تاییدی دال بر موثربودن محیط تصمیم گیری در رابطه بین موفقیت و قابلیت BI است.

کلیدواژه ها:

ارتباط دانشگاه و صنعت ، هوش کسب و کار ، تولید دانش ، فناوری های نوظهور ، افزایش بهره وری