کنش های اجرایی مغز و روانشناسی مرضی تحولی

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 5,844

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CCSE01_084

تاریخ نمایه سازی: 28 آبان 1391

چکیده مقاله:

سازه کنش های اجرایی یک اصطلاح چترگونه است که فرآیندهای شناختی متعددی که در راه خدمت به رفتارها و اعمال هدفمندند را در بر می گیرد. کنش های اجرایی را می توان در قالب چهار مؤلفه مفهوم سازی نمود: قصد و اراده، برنامه ر یزی، رفتار هدفمند و عملکرد مؤثر. تعاریفی که در زمینه کنش های اجرایی وجود دارد متعددند، اما بیشتر – و نه همه آنها- شامل عناصر و مؤلفه هایی از قبیل این مواردند: برنامه ریزی و هدفمندی، سازماندهی رفتار در طول زمان، بازداری پاسخ، توجه و سیستم های حافظه ای که هدایتگر آنها هستند، حافظه کاری، فرآیندهای خودنظم جویی، خودکنترلی، خودنظارتی، انعطاف پذیری. کنش های اجرایی به عملکرد مغز و بخصوص عملکرد لوب پیش پیشانی مغز وابسته اند و در برگیرنده مجموعه ای از فرآیندها و فعالیت های عالی مغز می باشند که به طور مستقل اما هماهنگ مسئولیت کنترل، نظم دهی و هدایتگری رفتار فرد را بر عهده دارند. امروزه نارساکنش وری اجرایی در بسیاری از اختلال ها حوزه روانشناسی مرضی تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی، اختلال های طیف درخودماندگی، اختلال های یادگیری، اختلال سلوک، اختلال های تیک، اختلال روان گسیختگی دوران کودکی، اختلال های تغذیه ای و ناتوانی تحولی هوشی بازشناخته شده است. در این مقاله سعی خواهد شد تا با مروری اجمالی بر نقش و جایگاه کنونی تبیین کننده این سازه در این اختلال ها، جهت گیری های پژوهش و بالینی برای آینده ارائه شود.

نویسندگان

علی مشهدی

استادیار روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد