دموکراسی صنعتی در پرتو نظریه سوسیالیسم لیبرترین

یکی از از مباحث نوین و بحث برانگیز در حقوق کار میزان مداخله دولت در روابط بین کارگر و کارفرما است. دولت های کلاسیک که اغلب از آن ها تحت عنوان دولت های ژاندرام یاد می شود تابع محض اصول لیبرالیسم کلاسیک بودند و هیچ گونه مداخله ای در امور اقتصادی و به تبع آن در روابط کاری بین کارگران و کارفرما یان نمی کردند چرا که صرفا وظیفه تامین امنیت و اخذ مالیات را برعهده داشتند. با ارائه نظریات سوسیالیسم دولت ها ناچار شدند که به عنوان طرف ثالث وارد روابط کاری شوند و از جهت عدالت اجتماعی و رعایت حقوق انسانی جمعیت کثیری از جامعه که کارگر بودند امتیازاتی را برای آن ها مشخص نماید؛که این خود زمینه ای برای پیروزی نظریات سوسیالیستی بر نظریات لیبرالیستی در موضوعات کاری و اقتصادی تلقی می گردد. پژوهش حاضر که با روشی توصیفی تحلیلی گردآوری شده به دنبال این است که دیدگاه جدیدی از روابط کاری تحت عنوان خودمدیریتی کارگران و رفع موانع آن توسط دولت ارائه کرده و راه های رسیدن به آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.

کلیدواژه ها:

سوسیالیسم ، لیبرالیسم ، دموکراسی صنعتی ، سوسیالیسم لیبرترین