اثر بخشی آموزش عقلانی، عاطفی الیس بر خودکارآمدی معلمان مقطع ابتدایی شهر فردوس

هدف: دست یابی به سند چشم انداز توسعه کشور از محل فعالیت های کارآفرینی نوآور محور و اقتصاد مبتنی بر کارآفرینی مد نظر می باشد. بنابراین تحقیقات کارآفرینی باید به سمت و سویی سوق داده شود که این گرایش را در کارکنان مورد بررسی قرار دهد و عوامل تاثیرگذار بر آن مورد آزمون قرار گیرد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش عقلانی عاطفی الیس بر خودکار آمدی معلمان ابتدایی شهر فردوس انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه آموزگاران مقطع ابتدایی شهر فردوس درسال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ می باشند (تعداد ۱۶۰ نفر)، که تعداد ۳۰ نفر از آموزگاران به شیوه نمونه گیری خوشه ای از بین آموزگاران انتخاب شدند. گروه آزمایش در یک دوره ۷ جلسه ای مهارت آموزش عقلانی، عاطفی الیس را آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند هم چنین هر دو گروه پرسشنامه خودکارآمدی شرر(GSES) را به عنوان پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ به روش تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آموزش عقلانی، عاطفی الیس بر متغییر خودکارآمدی با میزان تاثیر (۰/۳۶۸) در مولفه باور و میزان تاثیر (۰/۳۵۷) در مولفه عزت نفس و در نهایت در مولفه اطمینان اثر تاثیر آموزش عقلانی، عاطفی میزان تاثیر آن نیز (۰/۲۵۶) می باشد. نتیجه گیری: بنابراین میتوان گفت روش الیس بر بهبود خودکارآمدی و زیر مقیاسهای آن موثر است و توصیه میشود دوره هایی مثل برنامه مداخلاتی الیس در محیط های کاری برگزار شود.

کلیدواژه ها:

آموزش عقلانی ، عاطفی الیس ، خودکارآمدی