بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی در افراد بالای ۱۸ سال شهر تهران

چکیدهبسیاری معتقدند افسردگی از مهمترین چالش‎های روانشناختی قرن ۲۱ است. هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه ترومای کودکی و احساس خشم با میزان افسردگی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی در زمره پژوهش‎های همبستگی قرار دارد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد بالای ۱۸ سال شهر تهران بود که بر همین اساس با استفاده از روش داوطلبانه و پرسشنامه الکترونیکی ۷۴۵ نفر از این افراد نمونه گیری شدند. جهت اندازه گیری متغیر‎ها از ابزار پرسشنامه فرم کوتاه افسردگی بک، ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، ۲۰۰۳) و فرم کوتاه خشم (نواکو،۱۹۸۶) استفاده شد. پس از جمع آوری داده‎ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد بین بین سوءاستفاده جنسی با (۳۴۱/۰)=β، سوءاستفاده عاطفی (۰۸۴/۰=β) و غفلت عاطفی (۰۲۰/۰=β)با افسردگی رابطه معنی‎داری دارد و همچنین از بین مولفه‎های خشم احساس خشم با (۱۲۲/۰)=β؛ تفکر خشم (۴۶۱/۰=β) و رفتار خشم (۱۳۱/۰=β)با افسردگی، رابطه معناداری داشت. در نتیجه ی توان به دیدگاه روانکاوی مبنی بر نقش پر اهمیت وقوع تروما در دوران کودکی و همچنین خشم درونی شده در ابتلا به اختلال افسردگی اشاره کرد.

کلیدواژه ها:

کلمات کلیدی:افسردگی ، ترومای کودکی ، خشم