بررسی تئوری اتحاد امنیتی خلیج فارس با نگرشی بر تئوری کپنهاگ

در این مقاله سعی برآن شده که بر اساس تئوری کپنهاگ که یک نظریه امنیتی میباشد راهکاری برای ایجاد یک اتحاد امنیتی درمنطقه حساس و استراتژیک خلیج فارس ارائه گردد. دراین راستا تلاش شده است تا درابتدا به صورت اجمالی تعریفی از نظریه امنیتیکپنهاگ و نظریه پردازان این مکتب ارائه شود و درادامه باتوجه به خصوصیات و ویژگی های این منطقه و کشورهای آن بررسی شودکه آیا امکان ارائه یک اتحاد پایدار و موءثر برای حل مشکلات امنیتی وجود دارد یا خیر. به نظر نویسنده این مقاله تنها راه برای ایجادیک امنیت پایدار درمنطقه، فقط و فقط خلیجی کردن خلیج فارس بهمراه اقدام دسته جمعی برای مقابله با تهدیدات امنیتی منطقه ازراه اتحاد همسایگان است که پس از بررسی دلایل عدم هماهنگی و اتحاد بین کشورها بیان میشود که همگی در نوع برخورد باکشورهای فرامنطقه ای و نوع مشروعیت بدست آمده این دولتها خلاصه میشود. سوال اصلی دراین مقاله ابتدا چرایی عدم هماهنگی واتحاد کشورهای منطقه در حفظ امنیت خلیج فارس و سپس بررسی بهترین راه برای تامین امنیت خلیج فارس است. فلذا فرضیه اولعلت اصلی عدم هماهنگی کشورهای منطقه را در نوع مشروعیت و دید آنها نسبت به حضور کشورهای فرامنطقه ای بخصوص آمریکادراین منطقه میداند. و فرضیه دوم نیز بیان میکند که بهترین راه برای تامین امنیت خلیج، خلیجی کردن خلیج فارس بهمراه اقدامدسته جمعی است. دراین تحقیق از روش توصیفی تحلیلی وکتابخانه ای برای جمع آوری منابع استفاده شده است. امید کهمورداستفاده قرار گیرد.