ارائه یک مدل مفهومی در زمینه فریب قیمتی ادراک شده

در دنیای به شدت رقابتی امروز، هر کسب و کاری به دنبال آن است که تا برای برند خود و محصولات آن جاییدر مجموعه ملاحظات خرید مشتری پیدا کند. از مهم ترین جنبه های هر کسب و کار، ادراک مصرف کنندگاناز نقاط تماس، روابط و پیام هایی است که به وسیله متغیرهای قابل کنترل بازاریابی ارسال می شود. در این میانیکی از مهم ترین عناصر اثرگذار، قیمت گذاری است. قیمت تنها عنصر درآمدزا در میان ۴ -پی ، نه تنها برایبازاریابان بسیار اهمیت دارد، بلکه نقش مهمی در فرآیند خرید دارد، سیگنال هایی از کیفیت و ارزش محصول بهمصرف کنندگان انتقال می دهد و می تواند انگیزه قوی برای تاثیر بر قصد خرید و وفاداری ایجاد کند. از سویدیگر فریب که تلاش بازاریابان برای ترغیب مصرف کنندگان به اتخاذ تصمیماتی است که به باورها و رفتارهایمتفاوتی از شرایط نرمال منجر می شود، می تواند در نتیجه اتخاذ استراتژی های قیمت گذاری خاصی ، از سویمصرف کنندگان ادراک شود، حتی اگر بازاریاب قصدی بر آن نداشته باشد. بنابراین یک استراتژی تعدیل قیمتی ،با وجود هزینه های بسیار، می تواند توسط مصرف کنندگان فریبنده ادراک شود و نه تنها پیامی مثبت ارسالنکند، بلکه باعث ایجاد نارضایتی و ادراک ریسک نیز بشود. اگرچه مطالعات بسیاری اثر فریب ادراک شده را درزمینه تبلیغات از جنبه های مختلف بررسی کرده اند، اما در زمینه تاثیر قیمت گذاری بر فریب ادراک شده و بهطور خاص تاکتیک های تعدیل قیمتی، بررسی خاصی صورت نگرفته و این پژوهش با بررسی ادبیات پژوهش وارائه یک مدل مفهومی جدید، به دنبال پر کردن این خلا تحقیقاتی، با پیوند دادن این دو حوزه می باشد

کلیدواژه ها:

قیمت گذاری ، تخفیفات قیمتی ، فریب ادراک شده ، قصد خرید ، وفاداری