نظریه استراتژی چهار وجهی: استراتژی به عنوان کانون کنترل، نمایشی اجتماعی، معمای ایکاروس و فعالیت مدیریتی

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 179

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MHKCONF01_045

تاریخ نمایه سازی: 5 مرداد 1401

چکیده مقاله:

تحقیق حاضر با هدف بررسی و تبیین ضرورت ها، کارکردها و الگوهای مربوط به این دو مفهوم و بیان تفاوت های آن ها در سازمان ها انجام شده است. این تحقیق با روش مطالعات کتابخانه ای انجام شده و ابزار گردآوری اطلاعات در آن فیش برداری از منابع پایگاه های اطلاعاتی شبکه جهانی اینترنت، کتب و مقالات علمی فارسی و لاتین و پایان نامه های مرتبط با موضوع تحقیق بوده است. در این مقاله پس از بیان مسئله و اهمیت آن، الگوهای استراتژی مدیریت دانش و الگوهای استراتژی دانش با استفاده از منابع دست اول بررسی شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد با توجه به تفاوت ماهیت و کارکرد این دو مفهوم، سازمان ها برای انجام پروژه های مدیریت دانش نیازمند تدوین استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش خود به صورت جداگانه می باشند. استراتژی مدیریت دانش بر مبنای دسته بندی دانش به انواع دانش آشکار (صریح) و دانش پنهان (ضمنی) تعریف می شود و استراتژی دانش بیان می کند که سازمان چه دانشی را، با چه عمقی، از چه منبعی و از چه طریقی برای پشتیبانی از برنامه استراتژیک خود بایستی کسب نماید. در طی سالیان اخیر، برخی از پژوهشگران، دیدگاه مزیت رقابتی را به دلیل رویکرد ایدهآلگرای آن، نقد کردهاند. برخی پژوهشگران نیز سطح تحلیل کلان استراتژیها را مورد انتقاد قرار داده اند و ادعا کرده اند استراتژی نباید به عنوان ویژگی سازمان در نظر گرفته بشود بلکه استراتژی در ارتباط با فعالیتهای اجتماعی سطح خرد سازمان میباشد. علیرغم این انتقادات، رویکردی عملگرا و مبتنی بر سطح تحلیل خرد که بتواند در شرکتها مورد استفاده قرار بگیرد کمتر مورد توجه قرار گرفته و سازمانها بر روی دیدگاه کلاسیک رایج تاکید دارند. در این مقاله تلاش شده است تا از طریق تحقق اهداف پژوهشی: ( ۱)تحلیل مفهوم استراتژی از منظر رهبران شرکتها، شناسایی تضادهای این مفهوم با آنچه که در عمل اتفاق میافتد، بررسی اثرات مخرب ناشی از این تضاد و ( ۲)ارائه راهکارهایی برای مقابله با این اثرات، نظریه استراتژی چهاروجهی که مبتنی بر سطح تحلیل خرد عملگرا است، تشریح شود. به کمک روش پژوهش تکرارپذیر تجربی که به طور همزمان از داده های دست اول و همچنین از نظریه های موجود برای تولید نظری های جدید، بهره می برد، داده های دست اول حاصل از مصاحبه، طی دو مرحله کدگذاری شده اند و با مفاهیم نظریه های اسناد، فعالیت و استراتژی به عنوان عمل، ترکیب شده اند تا نظریه استراتژی چهاروجهی توسعه داده شود. یافته های پژوهش نشان میدهند که مفهوم رایج استراتژی در شرکتها باعث ایجاد سوءگیری شناختی در رهبر، انزوای مدیران در اثر این سوءگیری، تشدید دیدگاه ایده آل گرای مزیت رقابتی، نسبت دادن نتایج سازمان به عوامل خارج از کنترل و نهایتا نمایش ضعیف استراتژی در سطوح مختلف سازمان میشود.

کلیدواژه ها:

استراتژی چهاروجهی ، استراتژی به عنوان کانون کنترل ، استراتژی به عنوان نمایش اجتماعی ، استراتژی به عنوان معمای ایکاروس ، استراتژی به عنوان فعالیت های مدیریتی

نویسندگان

نیما اسکندری نیا

فارغ التحصیل دکترای تخصصی، گروه مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت و اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران