بررسی تغییرات نرخ بهره بین بانکی بر متغیرهای پولی کشور و اثرات آن بر فروش اوراق بدهی و بازار سهام

یکی از مهمترین ابزارهای دولت برای اعمال سیاست پولی، نرخ بهره بین بانکی است. با توجه به این نرخ بسیاری از متغیرهای مربوط به خلق پول سامان پیدا می کنند، به همین دلیل بررسی آن از طرفی می تواند برخی از عوامل سازنده وضع موجود را نشان داده و از طرف دیگر جهت گیری آینده را هم می توان با آن مشخص کرد. با این وجود، برخی تلقی های اشتباه نیز در خصوص این نرخ به وجود آمده که بسیاری از مشکلات کنونی اقتصاد را به-آن نسبت می دهد و اثرگذاری بیش از حدی برای آن در نظر می گیرد. در این مقاله خواهیم دید که تغییرات نرخ بهره بین بانکی با فروش اوراق بدهی و بازار سرمایه چندان مرتبط نیست و به نظر می رسد برخلاف برخی تصورات، نرخ بهره بین بانکی موجب ریزش بورس نشده است. ضمن اینکه تاکید بر کنترل تورم در شرایط کنونی با ابزار نرخ بهره بین بانکی میسر نخواهد شد؛ چراکه مدافعان افزایش نرخ سود برای کنترل تورم، تفکیک بین تورم طرف عرضه و تورم طرف تقاضا را در نظر نگرفته اند. در نهایت خواهیم دید که برای ادامه مسیر اقتصاد افزایش در نرخ بهره بین بانکی توصیه نمی شود و باید بیش از هرچیز متغیرهایی که جنبه عرضه را در اقتصاد تشکیل داده اند -مانند هزینه های تولید- مورد هدف قرار بگیرند.

کلیدواژه ها:

نرخ تورم ، نرخ بهره بین بانکی ، عملیات بازار باز ، اوراق بدهی ، بازار سهام