بررسی تطبیقی رفتار عشق در اشعار مولوی و شارل بودلر

سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 235

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICLP07_016

تاریخ نمایه سازی: 24 اردیبهشت 1401

چکیده مقاله:

عشق در حقیقت آب حیاتی است که با جاری گشتن در رگ زندگی، معنایی خاص به آن می بخشد و آن را به نوعی دیگر ترجمه می کند. عشق گوهر گرانبهایی است که زندگی پر فراز و نشیب آدمی در رسیدن به آن خلاصه می شود و هر کسی را توان رسیدن به این اکسیر نیست؛ چرا که عشق سرزمینی است که باید برای رسیدن به آن از همه چیز و همه کس گذشت تا بدان دست یافت. به همین خاطر است که همواره زیباترین معمای هستی لقب گرفته است و جهان آفرینش با این کلمه است که معنا می یابد. عشق حقیقتی است که قصه عاشقانه را ترجمه کرده و جنبندگی ،تحول و دگرگونی را در خود دارد و کوه ها از آن ساییده میشوند و ریگها از آن به جوش می آیند. مولانا و بودلر سرآمد شاعران عصر خود و تمام اعصار و قرون هستند که در وادی لایتناهی عشق دست و پنجه نرم کرده اند و آتش عشق بر خرمن زندگیشان شبیخون زده و نام آنها را عالمگیر کرده است. مولانا عشقی را که خود در آن غرق بود، در تمام ذرات عالم ساری می دید. از این رو به همه ذرات عالم عشق می ورزید و آنچه را بدان عشق می ورزید در تمام ذرات عالم در تجلی می دید. اما عشق بودلر از جهان بینی غربی او نشات میگرفت و همچون عشق مولانا رنگ و بوی عرفانی نداشت. هر کدام از این دو شاعر بزرگ رویکرد متفاوتی به عشق دارند که پژوهش حاضر در صدد بررسی این شباهت ها و تفاوتهاست. عشق مولانا در نهایت تبدیل بهعشقی فرازمینی می شود ولی عشق بودلر با تمام تفاوتهایی که نسبت به افراد هم عصر خود در تعریف این کلمه دارد زمینی باقی می ماند.

نویسندگان

منصور غفاری ملاباشی

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات تطبیقی دانشگاه محقق اردبیلی