بررسی رابطه بین سیاست های تامین مالی، حاکمیت شرکتی و مدیریت سود

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سیاستهای تامین مالی، حاکمیت شرکتی و مدیریت سود در شرکت هایپذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این پژوهش، روشهای تامین مالی و حاکمیت شرکتی به عنوانمتغیرهای مستقل و برای سنجش حاکمیت شرکتی از شاخص های (اندازه هیات مدیره، نسبت مدیران مستقل، مدیرانسهامدار و سهامداران نهادی)، مدیریت سود به عنوان متغیر وابسته و برای سنجش آن از مدیریت سود مبتنی بر اقلامتعهدی و مدیریت سود واقعی استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل اطلاعات 154 شرکت فعال در صنایع مختلفطی سالهای 1385 تا 1394 است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و برای آزمون فرضیات از روشحداقل مربعات معمولی و نرمافزار استاتا 14 استفاده شده است. در راستای دستیابی به هدف اصلی پژوهش سه فرضیهطراحی و مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش نشان داد بین سیاست های تامین مالی وروش های مدیریت سود ارتباط معناداری وجود ندارد. نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد که شرکت های با کنترل داخلی وکیفیت حسابرسی قوی تر، مدیریت سود واقعی کمتری دارند. این رابطه به صورت جزئیتر بدین صورت است که از بینشاخص های حاکمیت شرکتی (نسبت مدیران مستقل و مدیران سهامدار) و شاخص های کیفیت حسابرسی (تغییر حسابرس وتخصص حسابرس در صنعت) با مدیریت واقعی سود رابطه منفی و معنی داری دارند. آزمون فرضیه سوم پژوهش حاکی ازآن است که بین عملکرد شرکت پس از تامین مالی و روش های مدیریت سود رابطه منفی و معناداری وجود دارد، بدینمعنی که پس از تامین مالی، عملکرد شرکتهای درگیر در مدیریت سود واقعی بدتر از عملکرد شرکتهای درگیر درمدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی است.

کلیدواژه ها:

سیاست های تامین مالی ، حاکمیت شرکتی ، مدیریت سود واقعی ، مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی