مدلسازی ارزش افزوده منابع فکری و اثربخشی کمیته حسابرسی با استفاده از روش رویکرد معادلات ساختاری

در بیشتر كشورهای جهان هر محیط تجاری كه بر اساس دانش باشد نیاز به درك و پذیرش الگویجدیدی از فاكتورهای نامشهود سازمانی است كه امروزه سرمایه فكری نامیده می شود. از سوییعملكرد كمیته حسابرسی اساساً میتواند سبب افزایش كیفیت شیوه افشا اطلاعات غیرمالی شده ودرنتیجه به عنوان یک مؤلفه اساسی برای گزارشگری یكپارچه در شركت های بزرگ در نظر گرفتهشود. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین ارزش افزوده منابع فكری واثربخشی كمیته حسابرسی با رویكرد مدلسازی معادلات ساختاری می پردازد. بدین منظور، نمونه ایمتشكل از 120 شركت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1397انتخاب گردید. اثربخشی كمیته حسابرسی (متغیر پنهان) توسط متغیرهای مشاهده پذیر (اندازه كمیتهحسابرسی، تخصص كمیته، استقلال كمیته و تعدادجلسات كمیته حسابرسی) و ارزش افزوده منابعفكری با استفاده از مدل پالیک (2000) اندازه گیری شد. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبولالگوهای اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج حاكی از آن است كه افشای اطلاعاتغیرمالی (سرمایه فكری) بر اثربخشی كمیته حسابرسی تاثیر معناداری دارد.

کلیدواژه ها:

ضریب ارزش افزوده منابع فکری ، اثربخشی کمیته حسابرسی ، تخصص اعضای کمیته ، استقلال کمیته حسابرسی