پایش بهداشتی موش های آزمایشگاهی نژاد NIH تولیدی موسسه رازی به عفونتهای انگلی کرمی و تک یاخته ای

نوع محتوی: طرح پژوهشی
زبان: فارسی
استان موضوع گزارش: البرز
شهر موضوع گزارش: کرج
شناسه ملی سند علمی: R-1052167
تاریخ درج در سایت: 27 بهمن 1397
دسته بندی علمی: علوم کشاورزی
مشاهده: 349
تعداد صفحات: 79
سال انتشار: 1394

نسخه کامل طرح پژوهشی منتشر نشده است و در دسترس نیست.

  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این طرح پژوهشی:

چکیده طرح پژوهشی:

یکی از مهم ترین توصیه های سازمان ها و انجمن های بین المللی در رابطه با حیوانات آزمایشگاهی، استفاده از حیوانات تعریف شده یا Gnotobiotic می باشد چرا که نتایج کار بایستی قابل تکرار و قابل اطمینان و قابل تعمیم باشد. بر اساس توصیه فدراسیون انجمن های علوم حیوانات آزمایشگاهی اروپا (FELASA)، پایش بهداشتی حیوانات، جهت صدور گواهی سلامت آنها که مورد درخواست سیستم های کیفیت و کنترل کیفی موسسات تولیدی و تحقیقاتیمی باشد، الزامی است. بر طبق پروتکل FELASA و محاسبه تعداد نمونه طی برنامه زمانبندی شده تعداد 50 سر موش آزمایشگاهی نژاد NIH به نسبت مساوی از هر دو جنس از سالن پرورش بصورت تصادفی انتخاب گردید و از نظر نماتدها شامل Syphacia muris، Syphacia obvelata و Aspiculuris tetraptera و سستد ها شامل Rodentolepis nana، Hymenolepis diminuta و Cysticercus fasciolaris و پروتوزوآها شامل Giardia muris، Spironucleus (Hexamita) muris، Trichomonas spp.، Entamoeba spp.، Encephalitozoon cuniculi و Klossiella muris مورد بررسی قرار گرفتند. از کل نمونه های بررسی شده، 100% آنها آلودگی به نماتد داشتند که تمامی کرم های جدا شده Syphacia obvelata می باشند. همچنین مشخص شد که ، 40% نمونه های بررسی شده آلودگی به سستدها را داشتند. درصد آلودگی در موش های جنس ماده 10% و در جنس نر 85% بود. تمامی سستد های جدا شدهRodentolepis nana می باشند. در بررسی آلودگی به Cysticercus fasciolaris که مرحله لاروی سستدی بنام Taenia taeniaeformis است مشخص شد که در تمام موارد از لحاظ حضور این لارو انگل منفی می باشد و هیچ گونه آثاری از حضور انگل در سطح و داخل کبد ها مشاهده وجود ندارد. در بررسی آلودگی به انگل های تک یاخته مشخص گردیدکه از کل نمونه های بررسی شده، تقریبا تمامی آنها آلودگی به تک یاخته ها را داشتند. بیشترین میزان تک یاخته ها مربوط به آمیب ها بود. همچنین آلودگی به میزان بسیار کمتر در مورد Spironucleus spp. مشاهده گردید. در بررسی آلودگی Encephalitozoon cuniculi در کلنی موش های نژاد NIH در 82 نمونه انتخاب شده از کلنی، و نیز 10 سر موش وحشی که بصورت زنده گیری بدست آمده بودند با روش الایزا مشخص گردید، میزان آلودگی در موش های آزمایشگاهی نژاد NIH ، 25/32% و در موش های وحشی صفر و در کل نمونه های بررسی شده 3/24% می باشد. در بررسی آلودگی Klossiella muris در کلنی موش های نژاد NIH پس از انجام آزمایشات هیستو پاتولوژی ظاهر مورفولوژیک اسپوروسیست و مراحل مختلف چرخه زندگی این انگل، اعم از گامتوگونی، شیزوگونی و اسپوروگونی در نواحی مختلف کلیه در اپی تلیوم و مجرای لوله های کلیوی و گلومرول ها بصورت واضح مشاهده نگردید ولی نواحی نکروزه در مقاطع بافتی، نفریت بینابینی، پرخونی مویرگ ها، واکویوله شدن سیتوپلاسم لوله ها و آتروفی و دژنرسانس سلول های اپی تلیال در زیر سطح کپسول بومن بصورت وسیع تقریبا در تمامی نمونه های بافتی مشاهده شد که بر مبنای مطالعات انجام گرفته در این گونه و سایر گونه ها ممکن است متاثر از مراحل مختلف انگل باشد.از آنجاکه بسیاری از انگل های تشخیص داده شده خصوصا تک یاخته ها، در موش غیر بیماریزا می باشند و علایم بالینی و تغییرات آسیب شناسی خاصی ایجاد نمی کنند و مخاطرات بهداشتی برای انسان ندارند، اهمیتی جهت ریشه کنی و یا اقدامات کنترلی در مورد آنها وجود ندارد. ضمن اینکه ریشه کن کردن آنها از کلنی بسیار مشکل می باشد. در مورد بعضی از عوامل انگلی نظیر ژیاردیا و اسپیرونوکلیوس در موارد شدید و یا در مورد حیوانات با نقص سیستم ایمنی ممکن است باعث اسهال، کاهش وزن و تورم ناحیه شکمی گردند. از آنجاکه در مورد بعضی از عوامل انگلی نظیر Rodentolepis nana احتمال سرایت به انسان وجود دارد بایستی اقداماتی نظیر تکمیل اصلاحات ساختمانی سالن های پرورش و جلوگیری موثر از ورود حشرات و جانوران موذی که حامل و ناقل بسیاری از عوامل عفونی منجمله انگل ها می باشند صورت گیرد. استفاده از روش های نوین نظیر اتوکلاوهای گازی (اتیلن اکساید) جهت ضدعفونی قفس های حیوانات، توصیه می گردد. همچنین جایگزین نمودن تدریجی سیستم های پرورشی IVC بجای سیستم پرورش متعارفی تاثیر بسزایی در عاری بودن کلنی های پاک به عوامل بیماریزا خواهد داشت