بررسی تطبیقی بن مایه عشق در اشعار نزارقبانی وفروغ فرخزاد

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 663

فایل این مقاله در 38 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF06_115

تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1399

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه مضامین عاشقانه و توجه به معشوق زمینی دراشعار این دو شاعر پرداخته ابتدا به ارایه تعریفی مختصر از عشق و همچنین مختصری از زندگینامه فروغ فرخزاد و نزار قبانی پرداخته و در ادامه مضامین مشترک در شعر دو شاعر را با ارایه نمونه های شعری بررسی کرده است. این پژوهش مینمایاند که میان دیدگاه دو شاعر نسبت به معشوق زمینی تفاوتها و شباهتهایی وجود دارد. هر دو شاعر عشق را سرنوشتی محتوم میدانند و نسبت به معشوق زمینی نظری ایجابی دارند .طرح مسئله معشوق در شعر فروغ از دو نظر حائز اهمیت است ؛ نخست این که او برای نخستین بار معشوق مرد را به صورت محسوسی در شعر فارسی وارد کرد . قبل از او معشوق شعر فارسی معمولا زن است و اگر مرد هم باشد ( معشوق مذکر شعر سبک خراسانی ، یا مکتب وقوع ) مردی است که در مقام معشوق زن توصیف شده است . در شعر زنانی چون رابعه و مهستی هم معشوق مرد چهره روشن و مشخصی ندارد و چندان قابل تشخیص از معشوق کلی شعر فارسی نیست . به هر حال فروغ بیش و صریح تر از دیگران از چهره معشوق مردی زمینی سخن گفته است و از این رو زمانی این وجه تازه شعر او ، سر و صداهائی برانگیخت .دوم این که فروغ زمانی خواست به این معشوق فردیت بخشد ، حال آنکه معشوق در شعر فارسی مانند انسان شرقی ، یک موجود جمعی است نه فردی ، هویت مشخصی ندارد و ایجاد عکس العمل نمی کند .

نویسندگان

محسن دولتی

دکتری زبان وادبیات تطبیقی( فارسی، عربی)