بررسی داستان دوباره از همان خیابان ها اثر بیژن نجدی بر اساس کتاب شعرشناختی پیتراستاک ول

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 882

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MTCONF06_111

تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1399

چکیده مقاله:

عبارات اشاره ای به عنوان یکی از مفاهیم مورد بحث در زبان شناسی در بافت ادبی است که با تاکید بر شعرشناسی شناختی به موضوع های راویان، مولفان، خوانندگان، شخصیت ها می پردازد. این مقاله برآنست تا با بررسی ساختار روایی به لحاظ نقش های وجودی و کاربرد عبارت های اشاره ای به بررسی داستان دوباره از همان خیابان ها اثر بیژن نجدی براساس کتاب شعرشناسی شناختی نوشته ی پیتراستاک ول بپردازد. نتایج تحقیق نشان داد که تمام اداراکات و گزاره های ذهنی درقالب عبارات اشاره ای ادراکی به عنوان تداعی کننده های شخصیت پیرزن درجایگاه فاعلی اند و در نگه داشتن این مرکزاشاره ای کمک می کنند. اما همین شخصیت در نقش مفعولی در قالب جملات موصولی وعناصر مکانی درون بندهای موصولی و بندهای هم پایه تمایلی برای ابدال مرکز اشاره ای خود ندارد و به عنوان ابزار ضد ابدال معرفی می شود. کانون شدگی توصیف بر چهره، ناتوانی و ضعف جسمانی پیرزن درعبارات اشاره ای رابطه ای، توسط توصیفات نویسنده نمود یافته است. همزمان با تغییر درعبارات اشاره ای ادراکی، از پیرزن (سوم شخص) ناگهان به من (نجدی)، ادغام فعالیت آستانه ای رخ می دهد و نویسنده برای مرکزیت قرار دادن پیرزن؛ عبارات اشاره ای رابطه ای را رمزگزاری کرده است. عبارات اشاره ای متنی در داستان دوباره از همان خیابان ها؛ شامل گفتار و اندیشه داستان و روند شکل گیری سلسله مراتب خلق شخصیت پیرزن و ابزار کار تولید آن( نویسنده، شخصیت ها، ذهن و کاغذ) است. همچنان که گفتار واندیشه ی مستقیم آزاد و گفتار غیر مستقیم آزاد از دیگر نمودهای عبارات متنی این داستان به شمار می رود.

کلیدواژه ها:

شعرشناسی شناختی ، عبارات اشاره ای ، ابدال عبارات اشاره ای ، پیتراستاک ول ، دوباره از همان خیابان ها ، بیژن نجدی

نویسندگان

حمید عبدالهیان

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اراک

عاطفه زندی

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان