ارایه یک رهیافت جامع برای پژوهش آمیخته درباره کارآفرینی روستایی

این مقاله مروری و مفهومی، پس از شرحی مختصر درباره پژوهش آمیخته و فلسفه عمل گرایی، میان دو نوعرهیافت به پژوهش آمیخته تمایز قایل شده است: رهیافت نادرست روش- محور، و رهیافت صحیح و جامع. مدعای اصلی این است که این رهیافت دوم، با اتکا به هستی شناسی و معرفت شناسی خاص پژوهش،چشم اندازی نظری فراهم می آورد که مساله پژوهش را به روش ها و تکنیک های متناسب و موجود در طراحیپژوهش آمیخته، مرتبط ساخته و بدین ترتیب آن را در مسیری صحیح به پیش می برد. بر این اساس، ابتدا بهدو فرانظریه یعنی، فرانظریه بارل و مورگان، و فرانظریه جورج ریتزر در علوم اجتماعی اشاره شده؛ و سپس ازرهگذر تلفیق این دو فرانظریه، هستی شناسی و معرفت شناسی آمیخته درباره کارآفرینی روستایی به مثابه یکمثال پژوهشی ارایه شده است. از جمله پیشنهادات این مقاله عبارتند از: ارایه یک طرح پژوهش ترکیبی، پیونداندام وار و مفهومی میان رهیافت های کمی و کیفی، تمرکز بر روش شناسی در پژوهش آمیخته جای توجهصرف به روش، تمرکز بر هستی شناسی و معرفت شناسی موضوع پژوهش، انجام پژوهش های مرتبط باکارآفرینی روستایی با استفاده از پژوهش آمیخته، و در نهایت، جایگزینی مفاهیم تکنیکی همچون روایی،پایایی، قابلیت اطمینان و انتقال، با مفاهیمی همچون زاویه بندی، تکمیل، و اعتبار چندگانه

کلیدواژه ها:

پژوهش آمیخته ، فرانظریه ، کارآفرینی روستایی ، هستی شناسی و معرفت شناسی ، جورج ریتزر