نگاهی به تحولات گفتمانی حوزه هنر اسلامی در سه مقطع زمانی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 656

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ISLART-13-28_004

تاریخ نمایه سازی: 29 اسفند 1398

چکیده مقاله:

مقاله حاضر به بررسی حوزه تاریخ هنر اسلامی در سه مقطع زمانی اختصاص دارد. این مقاله با بررسی تحولاتاین حوزه، در قالبی تحلیل گفتمانی، ضمن روشن کردن ویژگی های بنیادین آن به تبیین ریشه برخی منازعات شکلگرفته در این حوزه، از جمله منازعه اخیر بر سر خود اصطلاح هنراسلامی، می پردازد. در این راستا پس از ارایه مقدماتیدرباب مقوله تحلیل گفتمان که ابزار تحلیل نظری در این مقاله است، به بررسی ابعاد مختلف پیدایش، تحول و نشانه هایچرخش در گفتمان هنر اسلامی در سه مقطع زمانی، یعنی قرن نوزدهم، قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست ویکم،پرداخته شده است.بررسی حاضر نشان میدهد هنر اسلامی ، به مثابه یک گفتمان، بیش از آنکه محصول واقعیت هایی در جهان بیرونی باشد، محصول اندیشه هایی است که در ادوار مختلف پیرامون این واقعیات به عمل آمده و انعکاس بیرونی خود را درقالب زبان و گفتمان یافته است. این حوزه گفتمانی در قرن نوزدهم و تحت تاثیر جریان شرق شناسی شکل گرفت. درقرن بیستم جابجایی آرام و درون گفتمانی را از رویکرد هویتی-مردم شناختی به رویکرد تاریخی-فرهنگی تجربه کرد؛و در سالهای آغازین قرن بیست و یکم، عمدت ا تحت تاثیر نظریات پسااستعاری، با نقدهای جدیتری مواجه شد کهدرنتیجه بسیاری از ابعاد تثبیت شده این گفتمان، از چارچوب شرق شناسانه تا رویکرد فرهنگی-تاریخی آن، به پرسشکشیده شد. از دل این پرسش ها رویکردهایی نو و تازه به حوزه هنر اسلامی در حال پدید آمدن است. این پژوهش بهروش تاریخی-تفسیری و با رویکرد تحلیل گفتمانی انجام یافته است.

نویسندگان

روح اله مجتهدزاده

پژوهشگر دوره دکتری دانشگاه هنر اصفهان و مربی دانشگاه شهید چمران اهواز

مهدی سعدوندی

استادیار دانشگاه هنر اصفهان