نقش احساسات فردی در محیط کار

تحقیقات نشان داده است که کارگران نوع گسترده ای از رفتارهای خوش بینانه و بدبینانه را در محل کار نشان می دهند. در میان رفتارها، سه رفتار بسیار مهم هستند و به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته اند. موفقیت شغلی به سطح عملکردی اطلاق می شود که یک فرد با آن نقش های ارسال شده در شرح کار خود را تکمیل می کند قابلیت های افراد، به ویژه توانایی عاطفی کلی، شاخص های کلیدی موفقیت شغلی در حرفه های مختلف است. نحوه رفتار با افراد در محل کار، میزان فشار موجود در ایستگاه های کاری، احساسات شغلی، و تا حدی پایین تر، احساسات فردی جنبه های دیگری هستند که با موفقیت شغلی فرد ارتباط دارند با توجه به موارد بالا، یک کارمند نباید اجازه دهد که احساسات او بر رفتار او در محل کار تاثیر بگذارد زیرا احساسات بر نگرش کاری تاثیر می گذارد که به نوبه خود بر عملکرد تاثیر می گذارد.در مقابل یک مدیر دائما در ایجاد انگیزه در کارکنان برای عملکرد با چالش مواجه است. اولا، ایجاد انگیزه در کارگران برای تمرکز بر کمک به شرکت برای تحقق اهدافش یک چالش است. ثانیا، ایجاد انگیزه در کارگران برای تمرکز بر دستیابی به اهداف فردی خود یک چالش است. پیروی از الزامات و تحقق اهداف شرکت و نیروی کار اغلب برای یک مدیر تقریبا در همه شرکت ها پیچیده است و بنابراین بر عملکرد کارکنان تاثیر می گذارد به عنوان مثال، در موسسات بهداشتی، اما این چالش ها پیچیده تر هستند، اما علاوه بر این، به عنوان جنبه ای از مجموعه گسترده ای از کارگرانی هستند که توسط سازمان های بهداشتی برای ارائه و پرداخت هزینه های مراقبت های بهداشتی درگیر هستند یا با آنها همکاری می کنند. با توجه به اینکه شخصیت کارکنان متفاوت است، یک مدیر می تواند از آزمون شخصیت در ارزیابی کارکنان آینده نگر استفاده کند و تشخیص دهد که آیا شخصیت او از اهداف اصلی شرکت پشتیبانی می کند یا خیر.

---