۱۲ رجب المرجب ، شکافته شدن دیوار کعبه برای فاطمه بنت اسد علیها السلام

25 دی 1403 - خواندن 6 دقیقه - 561 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم 


طبق گزارش «یزید بن قعنب» و با احتساب اینکه امیرالمومنین علیه السلام در بین الطلوعین روز سیزدهم رجب به دنیا آمدند، باید حضرت فاطمه بنت اسد علیها السلام در روز دوازدهم ماه رجب وارد کعبه شده باشند، آنگاه پس از ۴ روز که فاطمه بنت اسد درون کعبه بوده است، در روز پانزدهم رجب از کعبه خارج شده است. 

اصل گزارش اینگونه است که «یزید بن قعنب» می گوید: در کنار کعبه همراه عباس بن عبدالمطلب و گروهی از مردم قریش نشسته بودیم که فاطمه بنت اسد علیها السلام در حالیکه باردار بود به کنار کعبه آمد و مشغول دعا و مناجات شد. او پرده کعبه را گرفته و چنین می گفت: «خداوندا! همانا من به تو و پیامبرانت و کتاب هایت ایمان آوردم و گفتار ابراهیم جدم را راست می دانم، همانکه این خانه را به فرمان تو بنا نهاد. خدایا! تو را به حق او و به حق این کودک که در شکم دارم، سوگند می دهم ولادتش را بر من آسان گردان»! 

یزید بن قعنب می گوید: ناگهان دیدیم پشت کعبه (متصل به رکن یمانی) شکافته شد و آن بانوی گرامی پا به درون خانه کعبه گذاشت و از دیدگان ما غائب شد و دیوار دوباره به هم آمد. آنگاه همگی به دور کعبه هجوم آوردیم و خواستیم قفل درب خانه را بگشاییم که گشوده نشد و دانستیم که این امر از طرف خدای عز و جل است، پس از آن فاطمه بنت اسد سه روز در خانه خدا بود و اهل مکه در کوچه و بازار و زن ها در خانه ها این واقعه را نقل می کردند و تعجب می نمودند تا روز چهارم (۱۵ رجب) رسید، دیگر بار همان موضع از دیوار خانه خدا شکافته شد و فاطمه بیرون آمد در حالی که امیرالمومنین علیه السلام 

را در آغوش داشت... ». [۱] 


۱۳ رجب المرجب 

روز اول: ولادت با سعادت امیرالمومنین علیه السلام 

۲۳ سال قبل از هجرت در سیزدهم ماه رجب سال سی عام الفیل، اول «ایام البیض» که از شرافت خاصی برخوردار است و ثواب بسیاری برای اعتکاف و روزه آن و دو روز بعدش وارد شده است، امیرالمومنین، حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام در میان کعبه به دنیا آمدند. [۲] 

طبق بعضی از گزارش ها که پیرامون ولادت امیرالمومنین علیه السلام ذکر شده است، به هنگام تولد امیرالمومنین علیه السلام چهار بانوی مجلله بر جناب فاطمه بنت اسد وارد شدند، آنها لباس های حریر سفید پوشیده و خوشبوتر از مشک بودند و به فاطمه سلام کردند و گفتند: «السلام علیک یا ولیه الله» و فاطمه در جواب فرمود: و بر شما سلام باد. سپس معلوم شد این زن ها جناب حوا، حضرت مریم، آسیه زن فرعون و مادر حضرت موسی هستند. هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام به دنیا آمدند (بین الطلوعین روز جمعه، سیزدهم ماه رجب) سر به سجده گذاشتند و فرمودند: 

«اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان علیا وصی رسول الله بمحمد یختم الله النبوه و بی یتم الوصیه و انا امیر المومنین» 

در این هنگام ملائکه فرود آمدند و امیرالمومنین علیه السلام را با آب بهشتی شستشو دادند و با لباس بهشتی پوشاندند و از غذاهای بهشتی برای فاطمه آوردند و سه روز به این گونه در خانه خدا مهمان بودند و ملائکه فوج فوج بر آن بانو تهنیت می گفتند. [۳] 


۱۴ رجب المرجب 

روز دوم: ولادت با سعادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام 

در چنین روزی فاطمه بنت اسد و نوزاد مبارکش در هاله ای از الطاف خدای تعالی و ملائکه در درون کعبه پذیرایی می شدند و از غذاهای بهشتی تناول می کردند و فوج فوج ملائکه برای تهنیت و تبریک خدمت فاطمه بنت اسد علیها السلام نازل می شدند. 

در اینجا خبر غیبی حضرت ابوطالب علیه السلام را متذکر می شویم که دلالت بر علم و آگاهی به علم غیب آن جناب دارد: روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می خواستند به دنیا بیایند، فاطمه بنت اسد علیها السلام کنار آمنه بنت وهب علیها السلام بود و او را یاری می رساند، پس از ولادت با سعادت منجی بشریت، فاطمه این بشارت را با خرسندی تمام به همسرش ابوطالب علیه السلام داد و شگفتی هایی که از این نوزاد دیده بود برای همسرش بازگو کرد. جناب ابوطالب علیه السلام به او فرمود: آیا تو از این موضوع تعجب می کنی؟! تو نیز اگر سی سال دیگر صبر کنی من خودم به تو تبریک چنین فرزندی را خواهم گفت، جز اینکه این مولود دارای مقام نبوت خواهد شد ولی مولود تو وصی او و وزیر او خواهد بود. [۱]

----------

[۱]: الامالی للصدوق، ص ۱۳۲ ؛ الامالی للطوسی، ص ۷۰۶. 

[۲]: منابع خاصه: الارشاد، ج ۱، ص ۵ ؛ خصائص امیرالمومنین علیه السلام، سید رضی، ص ۳۹ ؛ تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۹ ؛ روضه الواعظین، ج ۱. ص ۷۶.


 منابع عامه: مطالب السوول، محمد بن طلحه شافعی، ص ۶۳ ؛ کفایه الطالب، گنجی شافعی، ص ۴۰۷ ؛ الفصول المهمه، ابن صباغ مالکی، ج ۱، ص ۱۷۱. 


[۳]: رجوع شود به: مناقب آل ابیطالب علیهم السلام، ج ۲، ص ۱۷۳ ؛ روضه الواعظین، ج ۱، ص ۷۷.