اقامت کردن در جایی که اقامت گاهی در آن نیست

اقامت کردن در جایی که اقامت گاهی در آن نیست، از نظر منطقی این یک پارادوکس است. اما زندگی بیش از منطق است و منطق وقتی برای این که منطقی باشد باید با زندگی هم ساز شود، نه زندگی با منطق فقط به خاطر منطق.
ذن به ما می آموزد که از منطق فراتر برویم و حتی موقعی که رو به روی «چیزهایی که دیده نمی شوند» می ایستیم منتظر نمانیم. زیرا دیدگاه ذن یافتن یک نقطه ی مطلق است که آنجا هیچ دویی به هیچ شکلی پدید نیاید. منطق از تقسیم شناسه گر و شناسه آغاز می شود و اعتقاد هم میان دیده و نادیده فرق می گذارد. (1)
***
[حلاج]
«منم یا توئی؟ حاشا از اثبات دوئی! هویت تو در لائیت ماست. کلی بکلی ملتبس است از وجهین. ذات تو از ذات ما کجاست چون ترا بینم؟ ذات من منفرد شد جایی که من نیستم. کجا طلب کنم آنچ پنهان کردم؟ در ناظر قلب یا در ناظر عین؟ میان ما انیت منازعت می کند، به انیت خویش که انیت ما بردار!» (2)
***
[یزدانپناه عسکری]
منعطف شدن نور آگاهی از نطق و منطق به اراده و جای بی جایی.
_________
1 - ذن و فرهنگ ژاپنی ، د. ت. سوزوکی، برگردان ع. پاشایی – تهران : میترا 1378 ص 212 ، 407
2 - روزبهان بقلی شیرازی، شرح شطحیات، انتشارات طهوری - تهران، چاپ: سوم، 1374. ص 421