فلسفه حجاب در اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
احترام گذاشتن به زن و با ارزش دانستن او
یکی دیگر از فلسفه های حجاب زنها را می توان احترام گذاشتن و ارزش قایل شدن به آنها دانست ، اثبات این مطلب با یک مقدمه عقلی صورت می گیرد و آن اینکه: به طورطبیعی همه عقلای عالم اشیای گرانبها و ارزشمند را درحفاظ بیشتر و بهتر قرار می دهند و از آن مراقبت زیاد تر به عمل می آورند، مثلا فلزات گرانبها مثل طلا را همیشه درمحفظه های محکم و درجاهای امن نگهداری می کنند برخلاف اشیای کم اهمیت که گاهی به حراج گذاشته می شود.
باتوجه به این مقدمه عقلی ، اسلام عزیز اگر به زنان با ایمان دستور می دهد که خودشان را با پوشیدن لباس مناسبی که تمام حجم بدن را بپوشاند در حصار مصونیت قرار دهند « یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن » (احزاب / 59 ). و همچنین امرمی کند که با افکندن اطراف روسری های خود برسینه خویش (تاگردن وسینه با آن پوشانده شود) و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن »(نور/ 31 ) خود را در محفظه های امن قرار دهند، این یعنی احترام گذاشتن و ارزش قایل شدن برای زنها ، تا نامحرمان آنها را از دید حیوانی ننگرند، لذا اسلام برای زنهای که اهل ایمان ودیانت نیستند این احترام را قایل نشده است ، و نگاه به زنان غیر مسلمان را (بدون قصد تباهی) جایز می داند. (بحار الانوار ، ج 101 ، ص 42 ).
بدین صورت اسلام ، زن را تشویق و گوشزد می کند که حفظ حجاب و عفاف بر شخصیت ، وقار و متانت ، و حرمت و ابهت تو می افزاید و مردان هوسران و بی شخصیت ، به خود جرئت نمی دهند که چشم طمع به تو بدوزند ودست خیانت به سمت تو درازکنند. در غیر این صورت آن شخصیت و احترام را نخواهی داشت ، بلکه بدتر ازآن ، به یک کالای تبلیغاتی و وسیله جذب مشتری ، تبدیل خواهی شد. چنانکه درمغرب زمین همین اتفاق می افتد ؛ زیرا هرکالای را اگر بخواهند تبلیغ و یا جذب مشتری کنند ، از عکس های عریان و نیمه عریان زنان استفاده می کنند ، این یعنی توهین به زن و استفاده ابزاری از این موجود پر استعداد و نقش آفرین.
اما اسلام زن را مظهرحرمت و عفاف و دارای نقش کلیدی در زمینه های مختلف می داند و با استفاده ابزاری از زنان وکالای تبلیغاتی ساختن آنها ، به شدت مخالفت می کند. این یعنی احترام گذاشتن وشخصیت قایل شدن برای زن ، به همین جهت است که نه به خود زن و نه به هیچ کس دیگر اجازه نمی دهد که زیبای های خدادادی زن ( که بایستی درحریم خانواده مخصوص همسرش باشد) در اجتماع به حراج گذاشته شود ، و ازاین طریق زمینه بی بند و باری وفساد اخلاقی فراهم گردد.
از این رو دستور به پوشش زن و رعایت حریم محرم ونامحرم می دهد که این خود ؛ بیان گر احترام گذاشتن به زن وارزش قایل شدن به اوست ؛ زیرا اسلامی که یکی از دستورات موکد آن تکریم و احترام گذاشتن به زن است و اکرام زنان را نشانه کرامت وبزرگواری و اهانت به آنها را نشانه لئامت وپستی بیان می کند:« ما اکرم النساء الا کریم ولا اهانهن الا لئیم » (نهج الفصاحه ، ص 472 ). و به مرد دستور می دهد که همسرت را گرامی بدار و با او به رفق ومدارا رفتار کن :«...فتکرمها و ترفق بها... » (من لا یحضره الفقیه ؛ ج2 ؛ ص621 ). و... ، مسلما قانونی به نام حجاب وضع نمی کند که با کرامت و احترام زنان منافات داشته باشد بلکه در راستای احترام گذاشتن وارزش قایل شدن به آنهاست.
مصونیت زنها از اذیت وآزار و آسیب دیدن
رعایت حجاب ، زن را از مورد اذیت وآزار قرارگرفتن وآسیب دیدن ازجنبه های شخصیتی ، روانی ، اخلاقی و... مصونیت می بخشد. چنانکه قرآن کریم یکی از فلسفه های حجاب را مصونیت زن از اذیت وآزار افراد هوسران ، بیان می کند« یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین ... » (احزاب/ 59).ای پیامبر(ص)! به همسران و دخترانت وزنان مومنان بگو: جلبابها[روسری های بلند]خود را برخویش فرو افکنند(ونزدیک کنند) این کار برای اینکه شناخته شوند مورد آزار قرار نگیرند بهتراست.
سبب نزول این آیه را در تفسیر قمی چنین بیان می کند که : در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) زنها به نماز آن حضرت شرکت می کردند، اما وقتی درشب برای نماز مغرب ، عشا و صبح می رفتند ، توسط جوانان هوسران که در مسیر راه زنها می نشستند ، مورد تعرض و اذیت وآزار قرار می گرفتند (تفسیر القمی ، ج2 ، ص 196 ). لذا این آیه مبارکه نازل شد و به زنان دستور می دهد که جلباب های(روی سری های) خویش را طوری بپوشند که زیرگلو وسینه هایشان درانظار ناظرین پیدا نباشد ، تا شناخته شوند که اهل عفت وحجاب وصلاح و سدادند و از تعرض و اذیت بیمار دلان و اهل فسق و فجور درامان بمانند (ترجمه تفسیر المیزان ، ج 16 ، ص 509 – 510 ). پس یکی از مهم ترین فلسفه حجاب مصونیت بخشیدن به زن است.
آری اسلام زن را یک موجود لطیف وآسیب پذیر می داند ؛ لذا از آن تعبیر به ریحانه یعنی گل می کند ، چنانکه امیرمومنان علی(علیه السلام) فرمودند:« فان المراه ریحانه ، به تحقیق زن گل است » (الکافی (ط - الاسلامیه) ؛ ج5 ؛ ص510 ). طبیعی است که از گل باید به خوبی مراقبت و نگهداری به عمل آید و اگرنه زیبای وطراوت خودش را ازدست خواهد داد. همین طور است زن ، به عنوان گلی زیبا وپرطراوت گلستان خانواده که اگر درپوشش حیا و حجاب وعفت و پاکدامنی محافظت نشود آن طراوت و زیبای او که عبارت است از رافت و مهربانی وصفا وصمیمیت او نسبت به فرزند و همسر، نابود می شود و جایش را به پرخاشگری و بد اخلاقی و حتی به اختلالات روحی و روانی خواهدداد. وآن خاصیت گل بودنش را که ایجاد شادابی و نشاط و پخش رایحه خوش مهربانی و صفا ، درکانون گرم خانواده است ، از دست می دهد.
بنابراین یکی از فلسفه های حجاب حفاظت ونگهداری از حریم عفاف و شخصیت عطوف ومهربان و روحیه لطیف و باطراوت زنهاست ، تا برای تربیت فرزند صالح و صادقی که سرمایه ای زندگی و حاصل عمرزوجین است (همچنان که خالق حکیم این روحیه را برای زنها قرار داده است)، محفوظ بمانند. اما اگر پرده حیا وعفت دریده شد و جایش را به لباس های تحریک کننده و بدن نما داد ، دیگر نه آن شخصیت با رافت وعطوفت باقی می ماند و نه آن روحیه لطیف و باطراوت. بلکه تبدیل به موجوداتی خواهند شد که در وسوسه وتحریک جوانان و به فساد و نابودی کشاندن آنها کار شیطان را انجام می دهند. چنین زنانی قطعا مادران شایسته برای فرزندان خود نمی توانند باشند.